عناوین
- 1 آفات مهم یونجه
- 2 بیماریهای یونجه
- 2.1 چرا بوته یونجه جارویی شده و کوتوله میشود؟
- 2.2 علایم خسارت پوسیدگی فیتوفتورایی در یونجه به چه صورت ظاهر می شود
- 2.3 چرا ساقه های جوان یونجه پژمرده می شوند؟
- 2.4 وجود لکه های قرمز تا قهوه ای روی ریشه یونجه نشانه چیست؟
- 2.5 چرا در سطح بالايي برگها، لكههاي زرد يا سفيدرنگي ديده ميشود؟
- 2.6 وجود لكههاي قهوهاي كوچك تا سياه و گرد با حاشيه دندانهدار روی برگهای جوان یونجه نشانه چیست؟
- 2.7 علائم خسارت نماتد ساقه یونجه به چه صورت ظاهر می شود؟
- 2.8 علائم خسارت سفیدک سطحی یونجه به چه صورت ظاهر می شود؟
- 2.9 بیماری زنگ یونجه را چگونه می توان کنترل کرد
- 2.10 چرا روی ساقه های یونجه زخم های فرورفته تشکیل می شود؟
- 2.11 سایر بیماریهای یونجه
آفات مهم یونجه
سرخرطومی برگ یونجه
سرخرطومي برگ يونجه مهمترين آفت يونجهزارهاي ايران به شمار ميآيد. عمدهترين آسيب و زيان اين آفت ناشي از تغذيه لاروهاي آن از شاخ و برگهاي يونجه ميباشد.
لارو سرخرطومي در آغاز از غنچههاي انتهايي و با گذشت زمان و بزرگتر شدن آنها، از برگچهها تغذيه ميكند. در صورتي كه روند تغذيه با شدت بالايي ادامه يابد بوتهها به طور كامل بدون برگ خواهند شد. آسيب سرخرطومي برگ يونجه در فصل بهار و در يك مدت 4 تا 6 هفتهاي رخ ميدهد كه اين بازه زماني همزمان با چين اول خواهد بود. سرخرطومي يونجه بر پايه شرايط اقليمي محل رشد، به دو صورت تخم و حشره كامل زمستانگذراني ميكند. در مناطق سردسيري حشره بالغ در اواخر زمستان از خواب زمستاني بيرون آمده و وارد يونجهزارها ميشود. حشره ماده بالغ آغاز به تخمريزي در درون ساقههاي يونجه ميكند. اين تخمها زرد رنگ بوده و پس از رشد جنين و به هنگام تفريخ به رنگ تيره در ميآيند. تخمها به طور معمول در اواخر زمستان يا اوايل بهار تبديل به لارو ميشوند. لاروها در درون پيله تبديل به شفيره ميشوند كه اين عمل در سطح خاك يا در سطح علوفه انجام ميشود. دوره شفيرگي دو تا سه هفته بوده، سپس حشره بالغ جديد ظاهر ميشود. حشره بالغ پس از ظهور براي مدت كوتاهي از سطح پوست ساقههاي يونجه تغذيه كرده و اين قسمت از ساقهها را در جهت درازا دچار سايش ميكند هنگاميكه دماي هوا به حدود 16 تا 19 درجه سلسيوس رسيد، يونجهزار را ترك كرده و در مكا نهايي مانند درزها و روزنههاي زيرپوستي درختان، لابهلاي علفهاي هرز و يا در لايههاي سطحي خاك به خواب ميروند. در مناطق گرمسيري اين تخمها اواخر زمستان به لارو تبديل شده و از آغاز فصل فعاليت آنها آغاز ميشود. در واقع اين تخمها نتيجه جفتگيري و تخمگذاري حشرات بالغ پيش از رفتن به خواب زمستاني ميباشند. در مناطق سرد، اين آفت دارا ي يك نسل در سال بوده، ولي در مناطق گرمسير تا 3نسل در سال ميتواند توليد كند. به عبارت ديگر حشره بالغ به جاي ترك يونجهزار، به تغذيه خود ادامه داده، جفتگيري كرده و تخمگذاري ميكند. اين تخمها به لارو تبديل شده و باعث ايجاد آسيب و زيان در چينهاي بعدي ميشوند.
راهكارهاي مديريت آفت
كنترل زراعي
- برداشت زود هنگام يونجه درچين اول هنگامي كه نزديك گلدهي باشد. با اين عمل شمار بسياري لارو كه هنوز كامل نشدهاند به علت كمبود مواد غذايي از يك سو و تابش آفتاب از سوي ديگر از بين خواهند رفت اين روش همچنين در كنترل علفهاي هرز يونجهزار نيز نقش چشمگيري را ايفا كند.
- در مناطقي كه امكان سوزاندن نيست ميتوان از چراي پاييزه يا زمستانه يونجهزارها توسط گوسفند استفاده كرد. اين روش براي رقمهايي كه حساسيت به چرا دارند يا در مناطقي كه پيشينه آلودگي به بيماريهاي يونجه وجود دارد توصيه نميشود. انجام چراي مستمر توسط گاو و گوسفند در اواخر پاييز ميتواند از تراكم لاروهاي آفت در يونجهزار بكاهد. با توجه به اينكه در پاييز آفت براي تخمگذاري به يونجهزار بر ميگردد چراي پاييزه ميتواند در كاهش ميزان تخمهاي آفت كه درون ساقههاي يونجه گذاشته ميشود تأثير قابل توجهي داشته باشد ؛ به شرطي كه يونجه كشت اول و دوم نباشد و زمين رطوبت كافي داشته باشد.
- يخآب زمستانه در مناطقي كه آب در دسترس كشاورزان باشد، ميتواند به منظور تكميل عمليات مبارزه زراعي زمستانه اجراء شود كه اين عمل موجب از بين بردن آفات زمستانگذراني در خاك ميشود و همچنين منجر به ذخيره رطوبت كافي و جلوگيري از تنش خشكي در اوايل فصل سال آينده خواهد شد به شرطي كه يونجه كشت اول و دوم نباشد.
- برداشت نزديك به سطح ساقههاي يونجه (پايينتر از محل تخمگذاري آفت) در كاهش انبوهي تخم حشره مؤثر است.
- انجام ديسك سطحي در اواخر پاييز
- برداشت زود هنگام با دروگر بشقابي: بدين منظور يونجهزار در اوايل بهار، با دروگر بشقابي، كفبر ميشود. اجراي اين روش در كنترل آفت بسيار مؤثر است. به طوري كه تخم يا لاروهاي سن يك و دو موجود در بوته در اثر نبود ميزبان و گرسنگي، از بين ميروند. كفبر كردن و از بين بردن بقاياي گياهي سبب كاهش بسيار قابل توجهي در تراكم جمعيت آفت ميشود. اجراي اين روش هيچگونه تاثير جانبي زيست محيطي را در پي ندارد و از سويي سبب حفظ محصول ميشود. يكي از بازدارندههاي اجراي اين روش وجود مرزهاي درون يونجهزار است چون با كفبر كردن، مرزها از بين ميروند. اما از آنجايي كه اغلب مزارع با روش باراني آبياري ميشوند، از بين رفتن مرز مشكلي را در نظام زراعي ايجاد نميكند.
- استفاده از شعلهافكن: استفاده از اين روش در اواخر فصل پاييز ميتواند تا حدود زيادي در كنترل آفت موثر باشد. بايستي توجه داشت كه استفاده از شعله تنها در يونجهزارهايي امكانپذير است كه دستكم دو سال يا بيشتر از كشت آنها گذشته باشد، زيرا وجود ريشههاي قوي براي ادامه رشد بوتههاي سوزانده شده بسيار حياتي است. از سوي ديگر چون اين روش علفهاي هرز را نيز كنترل ميكند، بر رشد بيشتر يونجه در فصل بهار موثر خواهد بود.
كنترل شيميائي
تشخيص نوع زمستانگذراني در تعيين زمان و روش مبارزه با سرخرطومي برگ يونجه اهميت بالايي دارد. در صورتي كه زمستانگذراني به صورت تخم باشد، تفريخ تخمها در بهار زودتر انجام خواهد شد و در نتيجه زمان مبارزه شيميائي نيز بايستي زودتر انجام گيرد. در چنين مناطقي چون امكان برداشت زودهنگام وجود ندارد، سمپاشي يونجهزار گريز ناپذير خواهد بود. بهترين زمان مبارزه شيميائي با اين آفت در زمان تفريخ 50% از تخمها است. به طور عموم در اين هنگام، آفت در بيشينه شرايط حساسيت خود بوده و از سوي ديگر شكارگرهاي آن نيز در كمينه شمار خود هستند. در مناطق گرمسير اين شرايط همزمان با فصل پاييز خواهد بود. براي كنترل شيميائي سرخرطومي برگ يونجه سموم فوزالن به میزان 5/2 لیتر در هکتار، مالاتیون 3 لیتر در هکتار، فن والریت 1 لیتر در هکتار و دیازینون 5/1 لیتر در هکتار قابل توصیه میباشد.
در صورتي كه علوفه توليدي به صورت تازه به مصرف دامها برسد، بايستي از مالاتيون استفاده شود. در كل رعايت دوره دوام و اثركشندگي(كارنس) 15 روزه براي سموم ذكر شده ضروري است.
كنترل زيستي(بيولوژيك)
سرخرطومي برگخوار يونجه شمار زيادي دشمن طبيعي دارد كه به صور ت شكارگري و انگلوارهاي(پارازيتوئيدي) در كاهش جمعيت آفت نقش بسيار مهم به ويژه اواخر فصل بهار و در طول فصل تابستان دارند. از مهمترين شكارگرهاي لارو سرخرطومي برگ يونجه، كفشدوزك هفت نقطهاي Coccinella septempunctata است. انگلواره ايران همه متعلق به زنبورهاي خانواده Ichneumonidae هستند. در اين ميان زنبورهاي جنس Bathyplectes لاروهاي سرخرطومي را پارازيته ميكند. در كشور ما دو گونه از اين زنبورها به نامهاي B. curculionis و B. annurus در بيشتر مناطق كشت يونجه فعاليت ميكنند. البته اين زنبورها يك نسلي بوده و مدت فعاليت محدودي دارند. زنبورهاي جنس Pattasson از خانوادهMimaridae نيز از ديگر حشرات مفيد بوده كه تخم هاي سرخرطومي را پارازيته ميكند. همچنين زنبورهاي جنس Dibracoides از خانوادهPteromolidae شفيرهها را مورد حمله قرار ميدهد. زنبور Necremnus leucarthros از خانواده Eulophidae نيز يكي ديگر از انگل شفيره سرخرطومي يونجه است.
سرخرطومی ریشه یونجه
سرخرطومي ريشه يونجه شامل گونههاي مختلف از جنس Sitona است. اين گونهها هر چند تفاوتهاي ظاهري با هم دارند، اما از نظر كلي با هم مانند هستند. گونههاي غالب اين آفت در ايران شامل S.puncticticollis و S. callosaus ميباشند.
سرخرطومي ريشه يونجه زمستان را به صورت حشره كامل در شكافهاي زمين يا به صورت لاروهاي سنين مختلف در درون خاك سپري ميكنند. اوايل بهار حشرات كامل فعال شده و پس از اندكي تغذيه، جفتگيري كرده، اطراف طوقه و يا درون خاك آغاز به تخمريزي ميكنند. در شرايط مساعد دوره رشد تخم 7 تا 10 روز بوده و لاروها پس از بيرون آمدن از تخم به طرف ريشهها حركت و آغاز به تغذيه از گرههاي تثبيت كننده نيتروژن ميكنند. سرخرطومي ريشه يونجه به معمول يونجهزارهاي پيرتر را مورد حمله قرار داده و تازه استقرار يافته اغلب از هجوم اين آفت در امان هستند. در سنين بعدي لاروها، در آغاز از سطوح ريشهها تغذيه كرده و پس ازآن لاروهاي درشت با ايجاد دالان در ريشهها در جذب آب و مواد درون خاك به طور جدي اختلال ايجاد ميكنند. با اين وجود تنها حشره كامل اين آفت ميتواند به صورت اقتصادي ايجاد آسيب و زيان كند و حالت لاروي آن نيازي به كنترل ندارد. در شرايط مساعد دوره لاروي يك تا دو ماه طول كشيده و لاروهاي كامل در عمق 2 تا 3 سانتيمتري خاك درون پيله خاكي به شفيره تبديل ميشود. دوره شفيرگي دو تا سه هفته طول كشيده و پس از آن حشرات كامل نسل جديد ظاهر ميشوند. اين آفت ميتواند ساليانه تا سه نسل ايجاد كند.
آسيب و زيان رساني آفت
هر دو مرحله حشره بالغ و لارو سرخرطوميهاي ريشه از يونجه تغذيه ميكنند. حشرات بالغ تنها از قسمتهاي هوايي بهويژه برگهاي جوان تغذيه كرده و لاروها روي قسمتهاي مختلف ريشه زندگي ميكنند.
گرچه ميزان آسيب و زيانرساني حشرات بالغ در نتيجه تغذيه از برگ با آسيب و زياني كه لاروها در دوره رشد به نسبت درازمدت خود بر روي ريشه وارد ميآورند، قابل مقايسه نيست. ولي چنانچه اين آسيب و زيان را با آسيب و زيان سرخرطومي برگ يونجه (Hypera postica) مقايسه كنيم، خواهيم ديد كه اين حشرات نيز در دوره بلوغ با جمعيت زيادي كه دارند به ميزا ن قابل ملاحظهاي به برگهاي يونجه آسيب و زيان وارد ميكنند. از اين جهت نشانههاي تغذيه حشرات كامل Sitona و سرخرطومي برگ يونجه از دور به هم همانندي دارند.
لاروها از اواخر سن اول به بعد به طور مستقيم از ريشه تغذيه ميكنند، بدين ترتيب كه در آغاز از قسمتهاي سطحي ريشه و هنگاميكه به سن سوم و چهارم رسيدند از همهي قسمتهاي آن تغذيه كرده و توليد حفره يا دالانهايي در ريشه ميكنند و در صورت زياد بودن تعداد لاروها در روي يك ريشه، قسمتهاي دروني ريشه حالت پوسيده به خود گرفته و از بين ميرود.
راهكارهاي مديريت آفت
كنترل زراعي: اين روش شامل برداشت يونجهزار و چرانيدن آن است. هر دوي اين روشها با حذف بقاياي گياهي آلوده، باعث كاهش آسيب و زيان سرخرطومي ريشه خواهد شد. روش ديگر استفاده از شعلهافكن است. سوزاندن بخش هوايي بوتهها و بقاياي بر جا مانده پس از برداشتهاي پيشين تأثير بهسزايي در كنترل اين آفت خواهد داشت. رعايت تناوب در كاشت يونجهزار و خودداري از كاشت پشت سر هم يونجه يا شبدر نيز تا حدود زيادي از آسيبزائي اين آفت خواهد كاست.
كنترل شيميائي: كنترل شيميایي تنها در مرحله زيان اقتصادي قابل توصيه است. از آنجائيكه سرخرطومي ريشه يونجه در شرايط مساعد تا سه نسل در سال توليد كرده و آسيب و زيانرساني آن توسط حشره كامل ميباشد، لذا مبارزه بايد بيدرنگ پس از ظهور حشره كامل هر نسل انجام شده و براي اين امر، آفتكش ديازينون 1 لیتر در هکتار قابل توصيه است.
سوسک شاخ بلند یونجه
اين حشره در مرحله لاروي، به ريشه يونجه حمله ميكند اين حشره به طور عمده زمستان را به صورت لارو كامل درون ريشه بوتههاي آلوده يونجه سپري ميكند. لاروهاي زمستا نگذران سوسك ريشهخوار يونجه بدون توقف رشد دياپوز اجباري بوده و در طول فصل سرد نيز به تغذيه و رشد خود به طور كند ادامه ميدهند. سر لاروها در اواخر دوره رشد و پيش شفيره شدن به سمت بالا و به طرف طوقه گياه قرار ميگيرد. در اواسط فصل بهار پس از رشد كامل لاروها، تغذيه آنها متوقف شده، سپس تبديل به شفيره ميشوند. حشرات بالغ چند روزي درون ريشه باقي ميمانند و سپس با سوراخ كردن آن در ناحيه طوقه بوته به محيط بيرون از خاك راه مييابند. در شرايط طبيعي، دوره شفيرگي به طور ميانگين 29 روز است. حشرات بالغ پس از بيرون آمدن از درون ريشه اغلب به طور انفرادي و تاحدودي غيرفعال و بي حركت در محل طوقه بوتههاي يونجه ديده ميشوند. حشرات نر و ماده 2 تا 3 روز پس از بيرون آمدن از محل شفيرگي، آغاز به جفتگيري كرده و سپس تخمگذاري ميكنند كه به طور معمول تخمها را به طور انفرادي و به ندرت در دستههاي 2 تا 3 تايي در سطح طوقه بوتههاي يونجه قرار ميدهند. بيشينه شمار تخم توليدي يك حشره ماده 25 عدد و كمينه آن 2 عدد ميباشد. ميزان رطوبت نيز در تكامل رشد تخمها تأثير دارد. كاهش بيش از حد رطوبت سبب از بين رفتن لاروها ميشود. لاروها پس از رسيدن به ناحيه ريشه از بافتهاي مركزي آن به شدت تغذيه كرده و مواد زائد حاصل را به صورت فتيله خاك اره متراكمي درون ريشههاي آلوده باقي ميگذرانند. تغذيه و حركت در درون ريشه به طور دوراني صورت ميگيرد. لاروهاي يادشده درون ريشههاي مورد حمله زمستان را سپري ميكنند و چون بدون توقف رشد اجباري هستند. در طول زمستان نيز اندكي تغذيه و رشد ميكنند. دوره يك نسل كامل حشره به طور ميانگين 362 روز ميباشد و به اين ترتيب تنها يك نسل در سال دارد.
آسيب و زيان رساني آفت
آسيب و ز يان رساني آفت مربوط به دوره لاروي است. آثار آن به صورت زرد شدن برگها و ضعيف و كوچكتر شدن بوتههاي آلوده ديده ميشود. اين آفت در آلودگي شديد سبب خشكيدگي بوتههاي يونجه ميشود.
راهكارهاي كنترل آفت
تنها دشمن طبيعي اين آفت از خانواده Laelapidae گونه آنKhanjani Hypoaspis و ueckermann ميباشد. اين گونه علاوه بر پارازيت كردن آفت يادشده، در روي لارو كرم سفيد ريشه هم يافت ميشود و به صورت پارازيت بيروني روي گونههاي يادشده داراي فعاليت انگلي است. به نظر ميرسد اين انگل واره نميتواند باعث مرگ لارو آفت بشود.
سن گل خوار یونجه
اين آفت بسيار چندخواره بوده و در روي بيشتر گياهان زراعي و مرتعي ديده ميشود. به طوري كه در يكصد خانواده گياهي بيش از 437 گونه ميزبان شناخته شده دارد. در ايران تاكنون از روي يونجه، اسپرس، آفتابگردان، سيب زميني، لوبيا، سويا و چغندرقند گردآوري و گزارش شده است. حشرا ت كامل زمستانگذران در اويل بهار، هنگاميكه ميانگين دماي محيط به بالاي 4/9 درجه سلسيوس ميرسد. پناهگاهها را ترك كرده و به سمت يونجهزار پرواز ميكنند. سنهاي زمستانگذران در اواخر فروردين، پس از استقرار در يونجهزار، تغذيه كرده و سپس جفتگيري و تخمگذاري ميكنند. حشرات ماده تخمهاي خود را در درون بافت گياهان ميزبان قرار ميدهند. دوره رشد جنيني تخمها در شرايط آزمايشگاهي براي نسل اول 24-18 روز و براي نسل دوم 21-41 روز به طول ميانجامد. مدت رشد اين آفت از تخم تا حشره كامل در نسل اول 30-45 روز و در نسل دوم كه شرايط فصلي گرمتر است به 24-35 روز کاهش مییابد. پورههاي سن يك (نسل بهار ه) در شرايط آب و هوايي همدان در اواسط ارديبهشت به تدريج ظاهر و تراكم آنها در هنگام گل كردن چين اول به اوج خود ميرسد. حشرات كامل نسل اول در اواسط خرداد ظاهر ميشوند و پس از ظهور آغاز به تغذيه از يونجههاي درحال گلدهي ميكنند. با برداشت چين اول به سمت قسمتهاي برداشت نشده يا يونجهزارهاي مجاور پرواز ميكنند. در شرايط آب و هوايي همدان تخمگذاري نسل اول از اواخر فروردين ماه آغاز ميشود. اين حشره به آساني و به خوبي، درون ساقههاي يونجه، لوبيا و ديگر گياهان خانواده لگومينوز و حتي گرامينهها تخمريزي ميكند. تخمها ممكن است به صورت انفرادي يا چندتايي در مجاورت هم قرار گرفته باشند ولي در بيشتر مواقع به صورت انفرادي هستند.
اين حشره براي زمستانگذراني، به طورمعمول در اواخر فصل رويش، در نزديكي ميزبانهاي خود پناهگاهي را پيدا ميكنند اما اگر موفق به اين كار نشود، به طرف پناهگاههاي مناسب دورتر از ميزبان خود مهاجرت ميكند. در شرايط آب و هوايي همدان، حشرات كامل اين آفت زير پوستك درختان تبريزي و بيد، حاشيه يونجهزارها، برگهاي ريخته شده زير درختان، لابهلاي علفهاي هرز و بقاياي گياهي داخل يونجهزار هستند.
آسيب و زيانرساني آفت
تغذيه سنهاي جنس ليگوس از اندامهاي زايشي گياه سبب كاهش قوه ناميه، لاغري، كاهش وزن هزار دانه و ريزش شمار قابل توجهي از غنچه و گل يونجه ميشود. آسيب و زيان سن در مرحله گل به حدي زياد است كه از مجموعه گلآذين تنها محور گل باقي ميماند. پورهها و حشرات بالغ از مرحله پيش از گلدهي نيز تغذيه ميكنند ولي آسيب و زيانرساني آنها در اين مرحله اقتصادي نميباشد. اين آفت در انبوهي بالا در مواردي سبب ترك خوردن ساقه و دمبرگ ميشوند كه اين نشانهها در شرايط يونجهزار كمتر رخ ميدهد.
راهكارهاي كنترل آفت
اين آفت دشمنان طبيعي بسياري دارد كه جمعيت آن را كنترل كنند. شايد بتوان با كوتاه كردن فاصله آبياري و افزودن بر شادابي بوتهها از شدت آسيب و زيانرساني سنهاي L. rugulipennis و L. pratensis كم كرد. بايد توجه داشت كه به علت نياز مبرم يونجه به حشرات گردهافشان براي تلقيح گلها، سمپاشي در مرحله گلدهي بسيار خطرناك و پيامدهاي ناشي از بين بردن حشرات گردهافشان، ممكن است زيانآورتر از حذف سنهاي گلخوار باشد. بنابراين عمليات كنترل انبوهي سن گلخوار بايد تا جاي ممكن بدون كاربرد سموم صورت گيرد. در صورت لزوم بايد سمپاشي در مرحله غنچههاي سبز انجام شود و سموم مورد استفاده نيز بايد كم دوام و ضربهاي باشند. بررسيهاي انجام يافته نشان ميدهد كه كاربرد سموم در مرحله غنچههاي سبز نسبت به مرحله گل، هم در كنترل آفت و هم در توليد ميزان بذر بيشتر مؤثر بوده است. از همه مهمتر، سمپاشي در مرحله پيش از گل روي حشرات مفيد نيز تاثير سوء كمتري دارد. لذا سمپاشي در مرحله پيش از گل براي مبارزه با اين آفت توصيه ميشود.
بدين منظور ميتوان از سمومي مانند سوميسيدين 25 درصد به نسبت 0/7تا یک لیتر و زولین 35% به نسبت 2/5 تا 3 لیتر در هكتار استفاده كرد. در برنامه مديريت انبوهي آفات يونجههاي بذري چندساله، در صورتي كه با علفهاي هرز آنها به خوبي مبارزه شده باشد، ميتوان از چين اول بدون انجام سمپاشي، بذر به نسبت خوبي به دست آورد.
سن سبز یونجه
اين آفت انتشار جهاني دارد. گونهاي است چندخوار كه در روي بسياري ا ز گياهان خانواده لگومينوز مانند يونجه، اسپرس، شبدر، لوبيا، آفتابگردان، پنبه، كنف، پنيرك، كلزا و گياهان خانواده چغندر (كنوپودياسه) و چتريان يافت ميشود و با تغذيه از آنها سبب آسيب و زيان ميشود. پورهها و حشرات كامل سن سبز يونجه از غنچه، گل و غلافهاي سبز يونجه و ديگر حبوبات تغذيه ميكنند. تغذيه آن از گل سبب زرد شدن براكتههاي باز شده و ريز ش بيشتر غنچهها و گلها ميشود و از مجموعه گلآذين فقط محور گل باقي ميماند. در يونجهزارهايي كه با تنش آبي رو به رو هستند، آسيب و زيان رساني شديدتر ميشود. سن سبز يونجه زمستان را به صورت تخم در درون ساقه گياهان و علفهاي هرز سپري كند. تخمها ممكن است در هنگام برداشت به همراه علوفه به انبار انتقال پيدا كنند. هنگاميكه دماي محيط به 20 درجه سلسيوس ميرسد، تخمهاي زمستانگذران باز ميشوند. در مناطق دشت بيرون آمدن پوره سن يك از پوسته تخم در اواسط بهار و مناطق كوهستاني و سرد در اواخر بهار صورت ميگيرد. حشرات كامل اين آفت بسيار پرتحرك بوده و در ساعات گرم روز خيلي فعال هستند ولي در روزهاي غير آفتابي و باراني، به قسمتهاي متراكم يونجهزار پناه ميبرند. پورههاي اين آفت در شرايط آب و هوايي همدان در اواخر ارديبهشت ماه و حشرات كامل نسل اول حدود اواخر خردادماه ظاهر ميشوند. حشرات كامل پس از ظهور آغاز به تغذيه كرده و آ نگاه جفتگيري و تخمگذاري ميكنند. حشرات كامل نسل دوم درست همزمان با گل كردن چين دوم ظاهر ميشوند و بيشينه تراكم مراحل زيستي آفت در هنگام گل كردن چين دوم (نيمه دوم مردادما ه) ديده ميشود. ميانگين دوره يك نسل 5/21 روز بوده است.
راهكارهاي كنترل آفت
كنترل زراعي
برداشت زود هنگام يونجهزار: براي اين منظور از دروگر بشقابي استفاده كرده و سعي ميشود كه برداشت محصول تا جاي ممكن به صورت كفبر از سطح خاك انجام گيرد تا حالت زمستانه آفت (كه تخم است)، به همراه محصول برداشت شده و به انبار انتقال پيدا كند و بدين صورت كاهش چشمگيري در جمعيت سال آتي ايجاد شود.
برداشت در آغاز گلدهي: در هر يك از چينهاي محصول شمار قابل توجهي از تخمها به همراه محصول از يونجهزار دور ميشوند و آن دسته از تخمهاي تفريخ شده كه پورههاي حاصل از آنها در سنين پايين هستند، در اثر نبود ميزبان، بدون غذا مانده و از بين ميروند.
گردآوري و از بين بردن علفهاي هرز: به منظور ازبين بردن حالت زمستانه آفت در هنگام برداشت چين آخر، محصول كفبر شود.
كنترل فيزيكي
در مناطقي كه يونجهزار در اواخر اسفندماه براي كنترل سرخرطومي برگ يونجه سوزانده ميشود اين آفت نيز مورد كنترل قرار ميگيرد.
كنترل شيميايي
استفاده از سم زولن 35 درصد به نسبت سه ليتر در هكتار و يا سوميسيدين 25 درصد به نسبت يك ليتر در هكتار، در مرحله غنچههاي سبز يونجه و ديگر گياهان ميزبان توصيه ميشود. كاربرد سموم ياد شده، در مرحله رشدي غنچههاي سبز در كاهش جمعيت آفت بسيار مؤثر ميباشد.
شته نخود و شته آبی یونجه
اين دو گونه شته از نظر شكل ظاهري، بسيار همسان مشابه بوده و تفاوت آنها در شاخكهاست. رنگ شاخكهاي شته آبي يونجه به صورت يكنواخت خاكستري تيره هستند، ولي در مفصلهاي بين بندهاي شاخكهاي شته نخود نوارهاي تيره وجود دارد. از آنجا كه شته آبي يونجه براي فعاليت، دماهاي خنك را ترجيح ميدهد، به طور معمول در فصل بهار به آستانه آسيب و زيان رسيده و با افزايش دما به حدود 20 درجه سانتيگراد چرخه توليد مثلي آنها متوقف ميشود. عمدهترين آسيب و زيانرساني ناشي از تغذيه حشرات كامل بوده و تا حدودي تشخيص اين گونه نوع شته از همديگر براي تصميمگيري در مورد زمان و روش در اعمال مديريتهاي كنترلي بسيار مهم است. چون آسيب و زيانرساني ناشي از حمله شته آبي يونجه شديدتر از شته نخود بوده و به اين دليل آستانه اقتصادي متفاوتي دارند. از سوي ديگر شته آبي سازگاري بيشتري در دماهاي پايين داشته و از اين رو در بهار زودتر از شته نخود ظاهر ميشود. از طرفي شته آبي يونجه بيشتر از قسمتهاي بالايي گياه تغذيه كرده، در حالي كه شته نخود به طور معمول از همه بوته تغذيه ميكند. هنگام حضور اين دو گونه شته در يونجهزارها تا حدودي با سرخرطومي برگ يونجه همزمان است. شتهها هنگام تغذيه همراه بزاق مواد سمي به درون بافت گياه تزريق ميكنند كه موجب توقف رشد، كاهش عملكرد و حتي مرگ گياه ميشوند. افزون بر اين باعث كاهش ارزش غذايي يونجه نيز ميشوند. از طرفي توسط اين شتهها عسلك ترشح شده كه خود باعث شيوع انواع آلودگيهاي انگل ي از جمله بيماريهاي قار چي شده و موجب كپك زدن علوفه توليدي ميشود. افزون بر اين، شتهها ناقل شماري از ويروسهاي بيماريزا، از جمله ويروس موزائيك يونجه، موزائيك خيار و كوتولگي يونجه هستند كه از اين طريق نيز ميتوانند آسيب چشمگيري به يونجهزارها وارد كنند. آسيب وزيان آفت در بوتههاي كوچك همچنين يونجهزارهاي تازه استقرار يافته بسيار بيشتر از بوتههاي بلند و يونجهزارهاي دو يا چند ساله است.
شته خالدار یونجه
شتهاي كوچك به رنگ زرد كمرنگ يا متمايل به خاكستري بوده و در قسمت پشتي بدن خود چندين رديف خال سياه رنگ دارد. شتههاي بالغ ماده ممكن است داراي بال يا بدون بال باشند اين شتهها گرما دوست بوده و به طور عموم اواسط تابستان در يونجهزارها ديده ميشوند. با توجه به اينكه شته خالدار بيشترين آسيب و زيان را به يونجهزارهاي در حال استقرار وارد ميآورد، و مسئله گرمادوست بودن آن سبب ميشود تا در مناطقي كه خطر هجوم شته خالدار يونجه وجود دارد، از كشت تابستانه يونجه خودداري كرد. در صورتي كه شرايط براي زاد و ولد اين نوع شته فراهم باشد، با افزايش جمعيت خود مدت حضور آفت در مزرعه نيز افزايش يافته و در اين شرايط تا اواسط پاييز نيز احتمال حضور اين نوع شته در يونجهزار وجود خواهد داشت. شته خالدار يونجه هم هنگام تغذيه نوعي ماده سمي به گياه يونجه تزريق ميكند. هجوم گسترده شته باعث متوقف شدن رشد گياه، سبزردي (نكروزه) و بيرنگ شدن برگها، كاهش عملكرد و در نهايت باعث از بين رفتن بوتهها ميشود. افزون بر اين، شته خالدار ميزان زيادي عسلك از خود ترشح ميكند كه اين نيز باعث اختلالهاي زيادي در يونجه، مانند به هم چسبيدن برگها و ايجاد آلودگيهاي قارچي درسطح برگها و گياه ميشود. يكي ديگر از علايم آسيب و زيان شته خالدار يونجه بي رنگ شدن رگبرگهاي برگهاي تازه تشكيل شده انتهاي گياه است كه اين آسيبها، نواري شدن رگبرگ ناميده ميشود. همچون ديگر شتهها، آسيب و زيان شته خالدار نيز در يونجهزارهاي تازه استقرار يافته بيشتر از يونجهزارهاي چند ساله است. اين نوع شته به طور معمول در قسمت رو به پايين بوتهها زندگي و آسيب و زيان ميزند.
راهكارهاي مديريت شتهها
كنترل بيولوژيك: شتهها، به ويژه در يونجهزارها، دشمنان طبيعي بسياري دارند و با توجه به وجود اين شكارگرهاي طبيعي، در شرايط زراعي ايران بسياركم به آستانه اقتصادي آسيب و زيانرساني ميرسند و از اينرو كنترل شيميائي در بيشتر موارد توصيه نميشود. لارو بالتوري، گونههاي مختلف كفشدوزك و برخي كنهها در شكار و پارازيته كردن شتهها نقش مؤثري دارند و از اين رو پيش از هرگونه مبارزه شيميائي بايد ميزان حضور آنها در يونجهزار مورد ارزيابي قرار گيرد يكي از مهمترين دشمنان طبيعي شته خالدار، سوسك قرمز است كه حشره ماده اقدام به شكار اين گونه شته ميكند. در صورتي كه در يونجهزار نسبت لارو اين سوسك به شتهها 1 به 8 و شمار حشره بالغ 1 به 13 باشد، شته خالدار به طور كامل توسط اين شكارگر كنترل شده و نيازي به كنترل شيميائي نخواهد بود.
كنترل زراعي: كنترل زراعي شتهها شامل ر عايت تناوب و استفاده از روش برداشت نوار پشتهاي براي حفظ موازنه آفت با شكارگر و انگلواره ميباشد.
كنترل شيميائي: امروز ه، در يونجهزارها اغلب، در بين شتهها، شته خالدار يونجه به آستانه آسيب و زيانرساني اقتصادي رسيده و لذا مبارزه شيميائي تنها براي اين گونه از شته توصيه ميشود. آستانه اقتصادي آسيب و زيانرساني اين شته وجود 20 شته در هر ساقه است. از آنجائي كه شته خالدار حشرهاي گرمادوست است، زمان حمله آن همزمان با افزايش دما خواهد بود. اين دوره زماني در اغلب مناطق كشور مصادف با اواخر بهار يا اوايل تابستان ميباشد. براي مبارزه شيميائي از آفتكش پيريميكارب (بسته به شمار شته در ساقه به ميزان 0/5تا 0/7 كيلوگرم در هكتار) استفاده ميشود.
زنبور بذر خوار
زنبور بذرخوار در يونج هزار بذري ايجاد آسيب و زيان ميكند. در ايران تا كنون از آذربايجان شرقي و غربي، كردستان، كرمانشاه، همدان، قزوين، ورامين و يزد گردآوري و گزارش شده است.
حشره ماده سياه رنگ با جلاي فلزي، شاخكها 10 بندي، سياهرنگ و از نوع تسبيحي بوده و داراي پرزهاي ظريف مي باشند. شكم در حشره ماده گرد و يا تخم مرغي شكل و در انتها نوك تيز و يا مجهز به تخمريز است در حالي كه شكم در حشره نر گرد و فشرده است. تخمها شلجمي، به رنگ سفيد شيري و در انتها مجهز به يك رشته دراز است. لارو كامل به رنگ شيري، بدون پا و به درازاي يك ميليمتر است. اندازه آن به اندازه فضاي دروني بذر و يا اندكي بزرگتر از آن ميباشد. به همين دليل بذرهاي آلوده اغلب ترك خورده و يا قسمتي از پوست آ نها جدا ميشود. بدن لارو درون بذرهاي آلوده از بيرون نمايان است زنبور بذ رخوار يونجه زمستان را به صورت لارو كامل در درون بذرهاي يونجه در انبار، حاشيه يونجهزار و يا درون خاك يونجهزار سپري ميكند. حشرات كامل از اواسط تا اواخر بهار پس از باز شدن گلهاي يونجه، ظاهر شده و حشرات ماده پس از تغذيه و جفت گيري، تخمهاي خود را در درون دانههاي تازه تشكيل شده قرار ميدهند. هر حشره ماده در مدت دو هفته عمر خود بيشينه تا 86 عدد تخم توليد میكند. حشرات كامل به طور معمول توان پرواز و پراكنش خيلي زيادي ندارند، ولي اگر پوشش گياهي كم و منابع غذايي كافي در دسترس نباشد، به ناچار بيشينه تا شعاع 300 متري اطراف پرواز ميكنند.
اين حشره در شرايط آب و هوايي كرج 3-4 نسل در سال داشته و دوره زندگي هر نسل 30-40 روز ميباشد. افزون بر گونه ياد شده، زنبور بذرخوار ديگري با نام E.gibuss در منطقه خوزستان انتشار دارد كه حشرات بالغ آن در اوايل فروردين ماه از درون بذرهاي آلوده ريخته شده در يونجهزار و همچنين كپسولهاي خشك شده باقيمانده روي بعضي بوتههاي حاشيه يونجهزار ميآيند. حشرات بالغ با تغذيه از شهد گلهاي اين گياه روي غلاف هاي جوان جفتگيري كرده و پس از 2-3 روز، تخمريزي خود را آغاز ميكنند.
لاروهاي تازه بيرون آمده از تخم، از مواد درون لپهها تغذيه ميكنند. اين حشره بين 5-6 نسل در سال در منطقه صفيآباد دزفول ايجاد ميكند. همزمان با رشد لارو، رشد بذر نيز ادامه يافته و در نهايت همهي مواد درون بذر توسط لارو تغذيه شده و از بذر تنها پوسته آن باقي ميماند.
آسيب و زيانرساني آفت
گياهان ميزبان اين حشره يونجه معمولي و وحشي (Medicago falcata) ميباشند. اين حشره تنها در يونجهزارهاي بذري ايجاد آسيب و زيان ميكند. آسيب و زيان مربوط به مرحله لاروي است كه از همه مواد درون بذر شامل گياهچه و لپهها تغذيه ميكند و در پايان تنها پوسته بذر باقي ميماند. بذ رهاي آلوده چروكيده و تيره رنگ ميشوند و به آساني از بذرهاي سالم قابل تشخيص هستند.
راهكارهاي كنترل آفت
كنترل فيزيكي
به كارگيري شعلهافكن در پاييز و يا در اواخر زمستان براي از بين بردن بذرهاي آلوده ريخته شده در سطح يونجهزار در مديريت آفت، بسيار مؤثر ميباشد.
كنترل شيميايي
ضدعفوني بذرها در انبار: از قرص فستوكسين به ميزان 7-6 قرص به ازاي هر تن محصول استفاده ميشود. در بين روش هاي يادشده روش زراعي تأكيد بيشتري ميشود.
زنجرک یونجه
اين حشره با نام علمي Anabrus simplex يك زنجرك حقيقي نبوده و تا حدود زيادي همانند ملخهاي شاخك بلند است. زنجرك يونجه زمستان را به صورت تخم در درون خاكهاي خشك ميگذارند. تفريخ تخمها در اوايل بهار انجام شده و تا بلوغ زنجركهاي جوان 75 تا 100 روز زمان لازم است. پس از بلوغ، زنجرك ماده اواخر تابستان درون خاك اقدام به تخمريزي كرده و تخمها تا بهار سال آينده درون خاك باقي مانده و با گرم شدن هوا در بهار تفريخ ميشوند.
زنجرك بالغ با 2/5 سانتيمتر درازا، رنگ قهوهاي مايل به زرد دارد. بالهاي زنجرك كوچك بوده و بدون توان پرواز ميباشند. شاخكهاي آن بلندتر از درازاي بدن حشره است. حشرات ماده داراي تخم ريز شمشيري شكل دراز هستند. اين حشرات در ساعتهاي گرم و آفتابي روز فعاليت كرده، در طول شب و روزهاي سرد و ابري به طور ساكن در سر پناه به سر ميبرد زنجركها پس ا ز رشد كافي از خاكي كه در آن از تخم بيرون آمدهاند كوچ ميكنند. كوچ زنجركها در روزهاي گرم با دماي 18 تا 35 درجه سلسيوس و بدون وزش باد شديد انجام ميشود.
آسيب و زيانرساني آفت
زنجركها آفت جنبي و دورهاي براي يونجه به شمار آمده و هنگامي كه جمعيت آنها افزايش يابد، به مناطقي با سطح گسترده مهاجرت نموده و در اين حالت به مرحله آسيب و زيان ميرسند. اگر يك يونجهزار در مسير مهاجرت زنجركها قرار گيرد، آنها ميتوانند از آن تغذيه و آسيب و زيان وارد كنند. اين آفت افزون بر آسيب و زيان مستقيمي كه از طريق مكيدن شيره گياهان ايجاد ميكند، با تزريق نوعي (توكسيكوژنيك) يا بزاق سمي، باعث به وجود آمدن لكههاي سوخته نيز ميشود. افزون بر اين به طور غيرمستقيم با انتقال برخي از بيماريهاي ويروسي نيز آسيب و زيان وارد ميكند.
راهكارهاي مديريت آفت
كنترل زراعي: چون اين حشرات توان به پرواز ندارند، حفر گودالهاي جوي مانند در اطراف يونجهزار و پركردن اين گودالها از آب، براي جلوگيري از ورود زنجركها به يونجهزار بسيار سودمند خواهد بود اين كار هنگام شمار زيادي از آنها در مناطق و يونجهزارهاي مجاور، انجام شده كه ميتواند از هجوم آنها به يونجهزار جلوگيري كند.
كنترل شيميائي: امروزه در يونجهزارها نيازي به كنترل آن نميباشد ولي در كشتزارهاي ديگر ميتوان از سمومي مانند مالاتيون 57% به نسبت 2 لیتر در هکتار گوزاتيون 20% به نسبت 2 لیتر در هکتار و زولن 35% به نسبت سه ليتر در هكتار استفاده كرد.
کنه تارتن یونجه
اين آفت انتشار جهاني دارد و يكي از آفات شناخته شده گياهان زراعي ميباشد، طوري كه بيش از 1000 گونه ميزبان گياهي دارد. اين آفت علاوه بر عرصههاي كشاورزي، در عرصههاي جنگلي و مرتعي نيز يكي از مهمترين عاملهاي آسيب و زيانرساني ميباشد. اندازه بدن اين كنه 0/5-0/3 ميليمتر بوده و افراد ماده درشتتر از افراد نر ميباشند.
انتهاي بدن در افراد نر دوكي شكل و رنگ بدن آنها فصلي است. به طوري كه در بهار و تابستان، سبز متمايل به زرد با دو لكه پشتي جانبي تيره ميباشد. عامل تيره شده دور طرف پشتي جانبي بدن تجمع مواد غذايي در روده مياني آفت است و شفاف و نازك بودن پوست بدن باعث شده كه رنگ بدن به محتويات مواد غذايي درون بستگي داشته باشد، و در اواخر پاييز و زمستان به دليل بيرون فرستادن مواد درون رودهها به رنگ قرمز است.
مراحل زيستي آفت شامل تخم، لارو، پوره سن يك، پوره سن دو و بالغ ميباشد. شكل بدن در مرحله لاروي نزديك به كروي است. لاروها داراي سه جفت پا، ولي همهي مراحل پورگي و بالغ داراي چهار جفت پا هستند. اشكال نر و ماده از استراحت دوم به بعد قابل تشخيص ميباشند. از برجستهترين نشانه فعاليت اين آفت وجود تارهاي ابريشمي در پشت برگ گياهان ميزبان ميباشد.
اين آفت زمستان را به صورت افراد ماده و بالغ جفتگيري كرده در لابهلاي بقاياي گياهي، زير كلوخهها، روي گياهان هميشه سبز و علفهاي هرز حاشيه كشتزار سپري ميكند. هنگاميكه شرايط آب و هوايي مساعد ميشود، پناهگاههاي زمستانه را ترك و روي علفهاي هرز درون و حاشيه كشتزار مستقر ميشود و 1-2 نسل اول فصل را روي آ نها ايجاد ميكند. پس از استقرار بوته پنبه در كشتزار روي آنها انتقال يافته و تا اواسط پاییز 7-8 نسل را در روي بوتههاي پنبه توليد ميكند.
در بين مراحل مختلف زيستي آفت سه مرحله استراحت رخ ميدهد. رشد اين آفت اغلب در پشت برگهاي پنبه و تغذيه آن از شيره ياختهها ميباشد. اين آفت در هر دقيقه 18 ياخته را از بين ميبرد. بيشينه آسيب و زيان در اواخر مرداد و اواسط شهريور ديده ميشود. آسيب و زيانرساني در آغاز به صورت برنزه شدن برگها و سپس قهوهاي و خشك شدن آنها ظاهر ميشود. البته اين وضعيت هنگامي رخ ميدهد كه تراكم آفت بالا باشد.
راهكارهاي مديريت آفت
كنترل بيولوژيكي: كنه تارتن دولكهاي، دشمنان طبيعي بسيار ي در كشتزار دارد كه در بين آنها Stethorus gilvifrons Orius minotum و Anystis baccarum اهميت بالايي دارند
كنترل شيميايي: در صورت بالا بودن جمعيت ميتوان از سمومي مانند فن پايروكسيميت براي كنترل اين آفت استفاده كرد.
سایر آفات
موش مغان
موش مغان از آفات مهمي است كه با تغذيه از فرآوردهها و محصولات كشاورزي، آسيب و زيا ن زيادي را به بار ميآورد. اين موش به نسبت كوچك و درازاي آن حدود 10-15 سانتيمتر با بدني پوشيده از موهاي بسيار نرم و لطيف است. پوزه آن اندكي پهن و كف پاها پوشيده از مو است. در كف پنجه پاهاي پشتي پنج بالشتك وجود دارد. گوشها كوچك و پوشيده از مو ميباشد. دم موش مغان كوتاه، رنگ عمومي بدن در ناحيه پشت قهوهاي مايل به خاكستري و در قسمت پهلوها خاكستري مايل به سياه ميباشد. موش مغان زندگي اجتماعي دارد. لانههاي خود را در يونجهزارها و سبزهزارها و غلهزارها مانند آ نها ايجاد ميكند. لانه داراي راهروهاي پرپيچ وخم و با سوراخهاي پرشمار به بيرون ارتباط دارد. لانهها كم عمق و در 20 سانتيمتري از سطح خاك است. فعاليت و بيشينه تغذيه و آسيب و زيانرساني آن در هنگام شب است. روزها را بيشتر به استراحت ميگذراند. توليد مثل اين موش به نسبت زياد و در سال ميتواند 8 نسل ايجاد كند.
راهكارهاي مديريت آفت
استفاده از طعمه مسموم: طعمه مسموم را با استفاده از دانههاي موردپسند موش مانند گندم، ذرت، دانه خربزه يا علوفه تر يونجه و آغشته كردن آن با 3-5 درصد فسفور دوزنگ تهيه ميكنند. براي تهيه طعمه مسموم، روغن را گرما داده تا ذوب شود سپس آن را روي دانهها ميريزند تا به طوركامل دانهها به روغن آغشته شود و پس از آن سم به ميزان تعيين شده را روي آن اضافه نموده و بهم زده تا به طوركامل به دانهها آغشته شود. طعمه مسموم تهيه شده را در همان روز در سوراخهاي موش به هنگام غروب در درون لانهها ميريزيم.
لازم به يادآوري است تمام سوراخها فعال نيستند. براي پرهيز از مصرف بيش از حد سم، يك روز پيش از طعمهگذاري همه سوراخهاي موجود در يونجهزار را با بيل پر كرده، سپس در روز بعد طعمه را در سوراخهاي جديد باز شده قرار ميدهيم. همچنين ميتوانيم از قرص فستوكسين استفاده كنيم. در هنگام استفاده از اين قرص فوميگانت بايد پس از انداختن قرص به درون سوراخ لانه، به حتم با پركردن يا بستن در لانه با خاك اقدام شود. در ضمن بايد توجه داشت، در مراحل تهيه و جاگذاري طعمه مسموم به هيچ وجه مواد مورد استفاده با دست تماس پيدا نكنند، زيرا موشها از خوردن طعمه مسمومي كه دست انسان به آن خورده باشد خودداري ميكنند.
تريپس
تريپسهاي يونجهزارها به طور عموم شامل تريپس لوبيا ،(Caliothrips fasciatus) تريپس پياز (Thrips tabaci) و يا تريپس گياهان زينتي (Frankliniella occidentalis) ميباشند. اين گروه، حشراتي كوچك با بدني كشيده، سه جفت پا، بالها باريك كه لبه كناري آن ها با موهاي بلند پوشيده شده است. آسيب و زيانرساني تريپسها با تغذيه مستقيم و انتقال ويروسهاي گياهي است. باتوجه به جمعيت زياد تريپسها در يونجهزارها و آسيب و زيانرساني آنها به آساني قابل تشخيص بوده و از آفات مهم يونجه تلقي ميشوند. تريپسها با قطعههاي دهاني خاص خود بافت گياهي را خراش داده، ضمن پاره كردن آن، از شيره پرورده تغذيه ميكنند. اين عمل باعث تغييرشكل برگها و ايجاد پيچيدگي در آنها ميشود.
كرمها
كرمها در بحث آفات يونجه به مرحله لاروي گونههاي مختلف پروانهها اطلاق م يشود از مهمترين آفات كرمي شكل در يونجهزار، كرم برگخوار يونجه، كرم برگخوار چغندر قند، كرم برگخوار زرد و Alfalfa leaf hopper هستند.
كرم برگخوار يونجه
كرم برگخوار يونجه با نام علمي (Colias eurytheme) است. مرحله لاروي آن مخملي و سبز رنگ است و لاروهاي سن بالاتر، دو خط سفيد رنگ در دوطرف بدن خود دارند. حشرات بالغ آن كه به صورت پروانه هاي سفيد تا زرد ديده ميشوند، به يونجهزارهايي كه ارتفاع بوته كمتراز 15 سانتيمتر دارند حمله ميكنند. پروانهها درگياهان جوان تخمريزي كرده و سه تا هفت روز بعد كرم ها از تخم بيرون آمده و به سرعت آغاز به تغذيه از برگ ها ميكنند. هنگام تغذيه لاروها همهي برگ، حتي قسمت رگبرگ را خورده و هيچ بخشي را باقي نميگذارند. اين لاروها در بيشينه رشد خود چهار سانتي متر درازا خواهند داشت. با افزايش سن لاروي ميزان آسيب و زيان وارد شده نيز بيشتر خواهد بود. در سرعت رسيدن آفت به آستانه اقتصادي عاملهاي مؤثر، شامل رشد كند و غیر يكنواخت گياهان، حضور نداشتن شكارگرها و شرايط آب و هوايي گرم و خشك است. اين آفت چهار تا هفت نسل در سال توليد كرده كه اين مسئله به طور دقيق با زمانبندي برداشت يونجه هماهنگ و همزمان است.
روش هاي كنترل آفت
تغيير زمان برداشت و كوتاهي فصل به طورمعمول از بروز آسيب و زيان شديد اقتصادي توسط اين آفت در يونجهزار جلوگيري ميكند.
كرم برگخوار چغندرقند
كرم برگخوار چغندرقند يا كارادرينا (Spodoptera exigua) و كرم برگخوار زرد خطدار (S. praefica) از ديگر آفات يونجهزار هستند. اين دو آفت در دوره رشد يونجه به آن آسيب ميزنند. تخمها در هر دو گونه به صورت تودهاي، در قسمت بالايي برگها قرار داده ميشوند. يك پوشش پنبهاي توده تخمهاي برگخوار چغندرقند را احاطه ميكند. اين پوشش در كرم كارادرينا،به رنگ سفيد و در برگخوار زرد خطدار به رنگ خاكستري است. تخمها طي چند روز به لارو تبديل شده و 2-3 هفته بعد به بيشينه اندازه خود ميرسند. اين لاروها در سطح يا زير خاك تبديل به شفيره ميشوند.
حشرات بالغ هر دوي اين گونهها به رنگ قهوهاي بوده و شب پرواز هستند. در ازاي بالهاي آنها حدود سه سانتيمتر بوده و به خاطرشب پرواز بودن، بسيار كم ديده ميشوند، اين پروانهها در صورت تكان دادن بوتهها پرواز كرده و كمي بعد دوباره فرود ميآيند. هر دو گونه چهار تا پنج نسل در سال دارند. آخرين مرحله هنگام تبديل لارو به شفيره در درون خاك انجام ميشود. لارو برگخوار چغندر قند داراي پوستي صاف و سبز رنگ با خطهاي راه راه بسيار نازك به رنگ سياه در پشت خود و خطوط زرد كمرنگ در دو طرف بدن ميباشند.
بیماریهای یونجه
چرا بوته یونجه جارویی شده و کوتوله میشود؟
بيماري جارويي يا فايتوپلاسمايي يونجه از مناطق فارس، كرمان، سيستان و بلوچستان، يزد، بوشهر و اصفها ن گزارش شده است. اين بيماري بيشتر در مناطق گرم جنوب كشور گسترش دارد و آسيب و زيان آن در بسياري از موارد بيش از 80% برآورد ميشود و گاهي موجب ميشود در يونجهزارهاي يزد بيشينه تنها تا 2 چين يونجه قابل برداشت باشد.
كوتولگي شديد، جارويي شدن بوتهها كه در اثر پيدايش شمار زيادي ساقههاي كوتاه و باريك از محل طوقه به وجود ميآيد، رشد جوانههاي جانبي ساقه، كوچك ماندن، گرد شدن و چروكيدگي برگچهها، زردي بوته و تغييرات ناهنجار در گلها كه شامل سبز شدن گلبرگها برگساني شدن گلها (فيلودي) و ناباروري كه در نهايت مرگ بوتهها را همراه دارد، از جمله نشانههاي اين بيماري ميباشد.
در مواردي كه گلدهي پس از آلودگي بوتهها رخ ميدهد، گلهاي جديد رشد عادي نداشته و دچار حالتهاي ناهنجار ياد شده در بالا ميشوند.
عامل بيماري
عامل بيماري نوعي Phytoplasma ميباشد كه بوسيله زنجرک albicinctus Orosius منتقل ميشود و انتقال مكانيكي از طريق آب، خاك و ادوات كشاورزي در اين مورد وجود ندارد.
ميزان آلودگي به اين بيماري تا 100% هم ميرسد. در استان يزد سرعت انتشار و ميزان آسيب و زيان بيماري بسيار شديدتر از ديگر مناطق آلوده در ايران ميباشد. به طوري كه كشت يونجه در برخي مناطق متوقف شده است. هيچكدام از رقمهاي معمول يونجه در ايران به اين بيماري مقاوم نبوده و بايد از روشهاي زراعي براي كنترل بيماري استفاده كرد.
كنترل بيماري
بازديد پيوسته يونجهزار و ريشهكني بوتههاي مشكوك به بیماری نخستین فرصت باعث جلوگيري از انتشار بيشتر آن ميشود. سمپاشي زنجركها با حشرهكشهاي نفوذي (سيستميك) از ديگر اقدامهاي پيشگيري كننده ميباشد. پرهيز از نقل و انتقال يونجه از يونجهزارهاي آلوده به يونجهزارهاي سالم از ديگر اقدامهاي بهداشتي مؤثر به شمار ميآيد.
علایم خسارت پوسیدگی فیتوفتورایی در یونجه به چه صورت ظاهر می شود
اين بيماري تقریبا در همهي مناطقي كه داراي خاك با بافت سنگين هستند و در آنها يونجه كشت ميشود گزارش شده است. آسيب و زيانرساني آن در مناطقي كه يونجه به صورت غرقابي آبياري ميشود سنگينتر ميباشد. در خاكهاي رسي بدون زهكش رخداد اين بيماري حتمي است و گاهي در سال اول كشت باعث نابودي سبز يونجهزار ميشود.
نشانههاي بيماري
نشانههاي اين بيماري در خاكهايي كه از نظر زهكشي مناسب نيست، پس از بارندگي شديد يا آبياري غرقابي پديد ميآيد. بدين صورت كه برگهاي بوتههاي آلوده زرد تا قرمز شده و اغلب بوتهها كوتاه، پژمرده و در نهايت خشك ميشوند. پوسيدگي ريشه قارچ فيتوفترا (Phytophthora) در خاكهاي مرطوب و يا با تخليه ضعيف، شدت بيشتري دارد. دماي پايين خاك و ميزان رس بالا نيز اين خطر را افزايش ميدهد. در يونجهزارهايي كه تازه در حال استقرار گياهچه هستند ممكن است به شدت به استقرار گياه آسيب برساند.
هنگاميكه شرايط آب و هوايي سرد و مرطوب باشد، بوتهميري ميتواند توسط قارچ Phytophthora ايجاد شود. نشانهها در گياهان استقرار يافته عبارتند ا ز: زرد شدن برگهاي پيرتر كه به دنبال آن پژمردگي و مرگ گياه را به همراه خواهد داشت. اغلب در محل اتصال ريشههاي جانبي به ريشه اصلي لكههاي زرد قهوه اي پوسيدگي ديده ميشود.
عامل بيماري
عامل پوسيدگي ريشه يك شبه قارچ خاكزي با نام علمی megasperma f.sp. medicagenis Phytophthora ميباشد. دوام قارچ از طريق ائوسپور يا ميسيليوم در بقاياي گياهي است. دماي مطلوب خاك براي رشد و گسترش عامل بيماري 24-27 درجه سلسيوس ميباشد.
كنترل بيماري
استفاده از رقمهاي مقاوم در مناطقي كه در آنها نشانهها و ميزان آسيب و زيانرساني اين بيماري شناخته شده است توصيه ميشود. تناوب زراعي با غير حبوبات به كاهش بروز بيماري كمك خواهد كرد. به كمينه رساندن غرقابي در يونجهزارهاي آبياري شده و بهبود زهكشي نيز اقدام عملي مناسبي عليه اين بيماري است. نشانههاي بيماري پوسيدگي ريشه مانند پژمردگي باكتريايي است. در نوك ريشهها و ريشهچهها ا غلب زخمهاي زرد تا قهوهاي ديده شده كه بعدها به رنگ سياه تبديل ميشود. ريشهها پوسيده شده و بين بافتهاي سالم و آلوده خط مشخصي وجود دارد كه ممكن است در اعماق خاك نيز رخ دهد.
مديريت آب و خاك در اين زمينه از بهترين روشهاي كنترل است. انجام زهكشي در خاكهاي سنگين و پرهيز از آبياري غرقابي از موارد قابل توصيه است. تنظيم ميزان آب و روش آبياري به منظور جلوگيري از اشباع شدن خاك و نيز كاهش دور آبياري كمك موثري ميكند. براي جلوگيري از رخداد بوتهميري و مرگ گياهچه، ضدعفوني بذرها با استفاده از قارچكش اختصاصي متالاكسيل توصيه ميشود.
چرا ساقه های جوان یونجه پژمرده می شوند؟
- پژمردگي فوزاريومي يونجه
اين بيماري از بسياري از مناطق يونجهكاري جهان گزارش شده است.
نشانههاي بيماري
نخستين نشانه بيماري، پژمردگي ساقههاي جوان است. در مراحل اوليه بيماري، برگها ممكن است در طول روز پژمرده و سپس در شب به حالت اوليه برگردند. برگها و ساقهها تغيير رنگ ميدهند و برگها به طور معمول كمي قرمز ميشوند. در اوايل آلودگي ممكن است تنها يك سمت گياه آلوده شود. اگر برشي از ريشه اصلي تهيه كنيم حلقههاي كامل يا ناقص قهوهاي يا تيره در استوانه مركزي آ وندها (Stele) ديده ميشود. در مراحل پيشرفته بيماري حلقه بيروني استوانه مركزي و يا همهي استوانه مركزي ممكن است تغيير رنگ دهد. در پژمردگي باكتريايي دستههاي آوندي قهوهاي مايل به زرد يا روشن ديده ميشود ولي در پژمردگي فوزاريومي قهوهاي مايل به قرمز يا تير ه است. تغيير رنگ بافت بيشتر در اين پژمردگي مشخص است و به طور معمول نيز كورتكس يا پوست آلوده نميشود با افزايش رژيم آبياري، تغييري در وضعيت بيماري به وجود نميآيد.
عامل بيماري
عامل بيمار يزا قارچ oxysporum f.sp. medicaginis Fusarium است. دماي مناسب رشد حدود 20 درجه سلسيوس است.
كنترل بيماري
عامل بيماريزا براي چندين سال در خاك باقي ميماند و تنها روش عملي، استفاده از رقمهاي مقاوم است. رقمهايي كه هم به نماتدهاي مولد گره ريشه و هم به پژمردگي فوزاريومي مقاوم باشند، در جايي كه هر دو عامل وجود داشته باشد، نتيجه بهتري ميدهند
وجود لکه های قرمز تا قهوه ای روی ریشه یونجه نشانه چیست؟
پوسيدگي قهوهاي ريشه يونجه
اين بيماري در ايران از مناطق كرج، زنجان، ورامين، دماوند، ساوه، سيستان و بلوچستان و مازندران گزارش شده است. اين بيماري بيشتر در دورههاي با دماي بالا و رطوبت خاك بالا وجود دارد.
علائم بيماري
در بوتههاي آلوده در محل طوقه و ساقههاي نزديك سطح خاك، لكههاي قرمز فرورفته (Sunken) كه گاهي به صورت قرمز تيره تا قهوهاي رنگ نيز درميآيد ديده ميشود. در موارد آلودگي شديد، و به ويژه در آب و هواي گرم و مرطوب برگها و شاخهها پژمرده و خشك ميشوند و سرانجام باعث مرگ گياه ميشوند.
عامل بيماري
عامل بيماري قارچ Rhizoctonia solani است كه انتشار جهاني دارد و به طور معمول رشد بهينه (اپتيمم) آن در 25-30 درجه سلسيوس بوده و در 35 درجه سلسیوس رشد آن متوقف ميشود.
كنترل بيماري
هيچگونه اقدام مؤثري شناخته نشده است ولي برخي از رقمهاي يونجه به نظر ميرسد داراي تحمل بيشتري باشند كه به احتمال ناشي از قوي بودن نظام ريشهاي آنها است. در صورتيكه سوختگي برگها گسترش يابد برداشت زودرس براي كاهش آسيب و زيانرساني بيماري توصيه ميشود.
چرا در سطح بالايي برگها، لكههاي زرد يا سفيدرنگي ديده ميشود؟
سفيدك كركي و يا سفيدك دروني يونجه از بيماريهاي مهم يونجه در بخشهاي مهمي از مناطق يونجه كاري جهان به ويژه در نقاط مرطوب و خنك ميباشد كه آسيب و زيان قابل توجهي به عملكرد محصول وارد ميكند و از بيماريهاي قديمي يونجه به شمار میآیند.
روش شناسايي
برگها به رنگ سبز كه در نور به رنگ زرد و پيچ خورده به نظر ميرسد. نشانهها در بالاي شاخه به مراتب بيشتر ديده ميشوند. بيماري قارچي متمايل به خاكستري تا بنفش با گسترش زياد، در سطح زيرين برگچه مبتلا ديده ميشود. سفيدك كركدار به احتمال زياد در بهار مشكل بيشتري براي كشاورز ايجاد خواهد كرد.
نشانههاي بيماري
در سطح بالايي برگها، لكههاي زرد يا سفيدرنگي ديده ميشود و در قسمت پاييني همين ناحيه، پوشش سفيد مايل به خاكستري قارچ شامل اسپورانژيوفرها و اسپورانژيوم به وجود ميآيد. فاصله گرهها در روي ساقه كم ميشود و ساقهها كوتاهتر و برگهاي جوان پيچيده و لولهاي ميشوند. اگر بيماري به صورت نفوذی (سيستميك) و دروني درآيد. ساقهها متورم و كوتاه شده و برگها نيز همگي عموماً تغيير رنگ ميدهند. اين بيماري بيشتر در فصل بهار شيوع داشته و اين بدان سبب است كه آب و هواي خنك و مرطوب براي رشد و استقرار آن مناسب است.
عامل بيماري
عامل بيماري شبه قارچ Peronospora aestivalis است. اسپورانژيوفرها منشعب و در انتها دو شاخهاي هستند. عامل بيماري زمستان را به صورت ائوسپور روي بافت مرده و يا به صورت ميسيليوم روي جوانههاي طوقه به سر ميبرد. گاهي ميسيليوم نيز ممكن است از طريق بذر منتقل شود. انتشار ثانويه قارچ توسط اسپورانژيومهاست و چرخههاي ثانويه بيماري در شرايط مطلوب در مدت 5 روز تكميل ميشود. دماي بهينه جوانهزني اسپورانژها حدود 18 درجه سلسيوس ميباشد اما در دامنه 4-29 درجه سلسيوس نيز بيماري ميتواند شايع گردد.
کنترل بيماري
در شرايط بروز نشانههاي آلودگي و خطر كاهش عملكرد، با برداشت زودتر از موعد ميتوان كانون آلودگي اوليه را كاهش داد و در آلودگي شديد پس از برداشت يونجه، يونجهزار را با مانكوزب دو در هزار سمپاشي ميكنند. استفاده از رقمهاي مقاوم از ديگر اقدامهاي قابل توصيه است. ارقام يونجه همداني و يزدي جزء رقمهاي حساس به شمار ميآيند. در عين حال ذخاير توارثی (ژرم پلاسمهاي) پرشماري كه مقاومت نسبي بالايي نسبت به اين بيماري دارند به دست آمده كه استفاده از آنها ميتواند اقتصاديترين روش كنترل بهشمار آيد. رقمهاي مختلف مقاوم در برابر سفيدك كركي نيز در دسترس هستند. تماس با كارشناس كشاورزي منطقه براي اطلاعات در مورد رقمهاي مقاوم در برابر سفيدك سطحي توصيه ميشود. اگر سفيدك شديد در فصل بهار است، انجام برداشت اول را به تاخير نيندازيد. برداشت از بافت آلوده به حذف عامل بيماري و كاهش رطوبت در تاج پوشش محصول كمك ميكند. دماي محيط در تابستان گرمتر خواهد شد و شانس آسيب سفيدك به رشد دوباره يونجه را كاهش ميدهد و تناوب با گياهاني غير از خانواده بقولات نيز براي كاهش آسيب و زيانرساني بيماري پيشنهاد ميشود.
وجود لكههاي قهوهاي كوچك تا سياه و گرد با حاشيه دندانهدار روی برگهای جوان یونجه نشانه چیست؟
بيماري لكه قهوهاي يونجه، يك بيماري قارچي شناخته شده در سرتاسر جهان است. اين بيماري از ديدگاه اقتصادي عملكرد و كيفيت علوفه را بسيار تحت تأثير و كاهش ميدهد. نشانههاي بيماري به صورت لكههاي قهوهاي كوچك تا سياه و گرد با حاشيه دندانهدار به قطر 1-3 ميليمتر روي برگهاي جوان نمايان ميشود و سپس به سوي بالا پيشروي ميكنند لكهها با هم يكي نميشوند. برگهاي آلوده پس از چندی زرد شده و ميريزند. زيان بيماري در ماههاي خنك سال فزاينده است. عامل بيماري روي برگهاي ريخته شده، زمستانگذراني ميكند و در بهار با سازگار شدن هوا آسكسپورها نمايان شده و پرتاب ميشوند و آلودگي دوباره از اينجا آغاز ميشود. آلودگي با خشكي و گرمي هوا كاهش مييابد و در پاييز دوباره افزايش مييابد. برخي رقم يونجه تا اندازهاي در برابر اين بيماري متحمل هستند و از اين رقمها ميتوان براي گزينش رقمهاي پايدارتر سود برد. بهترين روش مبارزه با اين بيماري، برداشت زود هنگام آن در چين نخست است تا از پراكندگي بيشتر بيماري جلوگيري شود. در بيشتر مناطق كشور اين بيماري ديده شده است. در يونجهزارهاي توليد بذر يونجه سمپاشي نيز انجام ميشود، ولي براي توليد علوفه پيشنهاد نميشوند.
بيماري لكه قهوهاي يونجه، ناشي از بيماريزايي گونهاي قارچ شناخته شده در سرتاسر جهان است اين بيماري كه به بيماري لكه فلفلي نيز مشهور ميباشد، در ايران از استانهاي مركزي، اصفهان، تهران، همدان، خوزستان و فارس گزارش شده است. لكه قهوهاي افزون بر كاهش كمي محصول بر روي كيفيت غذايي آن نيز تأثير داشته و باعث كاهش ميزان پروتئين برگهاي آلوده شده و لذا اهميت اقتصادي بسياري دارد.
نشانههاي بيماري
نشانههاي بيماري روي برگهاي جوان يونجه به صورت نقاط كوچك، گرد و قهوهاي رنگ است و قطر لكهها محدود و ثابت است و حدود 2-3 میلیمتر است. در قسمت وسط لكهها، آپوتسيوم قارچ تشكيل ميشود و بر اثر حمله بيماري، برگها ريزش پيدا ميكنند.
عامل بيماري
عامل بيماري در ريخت جنسي روي يونجه Pseudopeziza medicaginis است. عامل بيماري زمستان را در بافت برگهاي باقيمانده روي گياه يا روي برگهاي ريخته شده و پوسيده به سر ميبرد و در بهار روي برگهاي نپوسيده دوباره آپوتسيوم تشكيل ميشود. بيماري به طور معمول روي برگهاي پاييني ظاهر ميشود و به تدريج به برگهاي بالايي سرايت ميكند. آسيب و زيانرساني بيماري به طور معمول در اواخر تابستان و اوايل پاييز كه هوا تا حدودي خنك است، شدت دارد. ريخت غيرجنسي آن شناخته نشده است.
كنترل بيماري
استفاده از رقمهاي متحمل، برداشت زودهنگام در شرايطي كه خطر بروز بيماري به صورت حاد وجود داشته باشد. همينطور از آنجا كه بيشينه آسيب و زيانرساني بيماري بيشينه در چينهاي اول و دوم بيشتر ميباشد استفاده از چينبرداري زودرس در اين مواقع زمانها توصيه است.
علائم خسارت نماتد ساقه یونجه به چه صورت ظاهر می شود؟
نماتد به جوانههاي در حال توسعه نفوذ كرده و باعث ميشود ساقه آلوده بزرگتر ديده شده و دچار تغيير رنگ شوند. ساقه در حال رشد بين گرههاي برگ كوتاه ميشود. آلودگي شديد در دماي متوسط و رطوبت بالا باعث ميشود ساقه سياه رنگ تا ارتفاع 30 سانتي متري بالاتر از سطح زمين ديده شود. شمار ساقه در پوشش گياهي كاهش مييابد و در نهايت گياه ميميرد. برخي از شاخههاي آلوده ممكن است سفيد رنگ و برگهاي كمي كوچك داشته باشند از اين لحاظ اين بيماري به نام سفيد معروف شده است
نماتد ساقه در درجه اول در زمستان در بافت طوقه يونجه و ساقه جوان توسط برف پوشيده شده است بنابراين ميتواند توسط بذر آلوده، با تجهيزات برداشت يونجه و آب آبياري پخش شود. اين نماتد از بيشتر نقاط يونجهكاري كشور از جمله كرمان، فارس، آذربايجان، مركزي، اصفهان و سالهاي اخير از خراسان نيز وجود آن گزارش شده است.
علائم بيماري
كوتاه ماندن بوتههاي آلوده و آماس جوانهها و قسمتهاي پاييني ساقه، كاهش فاصله بين گرهها، كوچكي و بدشكلي بر گها و سفيد شدن آنها و ساقههاي آلوده از نشانههاي مهم اين بيماري در روي يونجه ميباشد. با وجود اينكه نماتد خاكزاد است ولي آسيب و زيان آن بيشتر در روي اندام هوايي ديده ميشود و بيشترين محل تجمع آن در روي طوقه بوتههاي آلوده است. نماتد در درون ساقه و اندامهاي هوايي است و هنگام برداشت نيز همراه علوفه خشك است. در يونجهزارهاي توليد نيز به دليل اختلاط بذرها با كاه و كلش آلوده، ميزان قابل توجهي نماتد امكان انتقال در توده بذري را پيدا ميكنند. نشانهها در يونجهزار به طور معمول به صورت لكهاي (Patchy) ديده ميشود كه ناشي از كندي حركت نماتد در سطح يونجهزار ميباشد.
عامل بيماري
عامل بيماري نماتد Ditylenchus dipsaci است. در اين گونه نماتدهاي نر و ماده از نظر ريخت ظاهري با يكديگر تفاوتي ندارند و هر دو كرمي شكل هستند. داراي ميله دهاني ظريف، دم مخروطي و سرپخ و به درازاي تقريبي يك ميل يمتر هستند. مرحله مهاجم آن شامل همه مراحل است ولي مرحله مقاوم نماتد لارو سن چهار آن است كه ميتواند در خاك تا مدتهاي مديدي بقاء نماتد را حفظ كند.
در اواخر فصل رويش ميتوان مرحله مقاوم نماتد را در خاك پيدا كرد. بهترين زمان براي كنترل بودن و يا نبودن نماتد در يونجهزار 10 تا 15 روز پس از چينبرداري است. دماي مناسب براي آلودگي به طورمعمول دماهاي زير 20 درجه سلسيوس بوده و خسارت نماتد در مناطق سردسير بيشتر است. در عين حال در مناطق ديگر بيشترين آسيب و زيان را در فصل بهار و پاييز ميتوان انتظار داشت. چون نماتد در شرايط د ماي بالاتر از 20 درجه سلسيوس فعاليت كمتري خواهد داشت، طول دوره زندگي اين نماتد در شرايط مطلوب روز 23-30 روز ميباشد. هر نماتد ماده 300-500 عدد تخم ميگذارد. از ديگر شرايط فعاليت نماتد وجود رطوبت بالا و بافت سنگين خاك يونجهزار است. چنانچه آبياري پس از چينبرداري كمتر صورت گيرد جمعيت نماتد تا حد زيادي كاهش مييابد.
كنترل بيماري
استفاده از رقمهاي مقاوم شناخته شدهي دارا ي تحمل يا مقاومت به نماتد قابل توصيه است. يك سال تناوب و كاشت دو يا سه گياه زارعي غير از بقولات مانند غلات، بهطور معمو ل جمعيت نماتد را كاهش ميدهد. با اين حال، اين كشتزار ميتواند به سرعت توسط نماتد در حال حركت با ماشينها و ادوات كشاورزي، حيوانات و يا فاضلاب دوباره آلوده شود. كنترل نماتد يونجه در نظام تناوب با محدود كردن زندگي آن طي چهار سال قابل اجراست. همواره بايد توجه داشت كه ماشينها و ادوات پيش از حركت از جاهاي آلوده به يونجهزار سالم پاكسازي شوند.
مديريت تلفيقي نماتد ساقه يونجه
رعايت تناوب دستكم به مدت 3-4 سال و خودداري از كشت يونجه با كشت گياهان زارعي غيرميزبان مانند سيبزميني، گوجهفرنگي، چغندرقند، ذرت و يا آيش گذاشتن زمين يكي از اصوليترين راهكارهاي كنترل و كاهش تراكم اين نماتد است. با توجه به اينكه آلودگي از راه ساقههاي آلوده انتشار مييابد، حذف ساقههاي آلوده و نيز حذف كامل بقاياي يونجه از بذر با انجام بوجاري بهنگام و مناسب در جلوگيري از انتشار اين نماتد بسيار مؤثر است.
خودداري از كشت بذرهاي يونجه آلوده و يا در صورت لزوم ضدعفوني آنها با استفاده از آب گرم 45 درجه سانتيگراد به مدت 30 دقيقه مؤثر است چون نماتدها در سطح بذرها هستند.
در يونجهزارهاي آلوده براي جلوگيري از آلودگي بذر انجام دو نوبت سمپاشي با تركيبات ديمتوات 40% به میزان 400 گرم در هكتار در دو نوبت، يكي در هنگام برداشت چين اول و دومي در هنگام وجود بيشينه نماتد توصيه شده است. يكي از مؤثرترين راهكارهاي كنترل اين نماتد استفاده از رقمهاي متحمل است. رقمهاي يونجه متداول كشت در ايران از جمله همداني، نيكشهري، و يزدي به اين نماتد حساس و رقم مائوپايا به نسبت متحمل شناخته شده است. كاهش ميزان رطوبت خاك يونجهزار در پيش و پس از برداشت باعث خشبي شدن بافتهاي گياه و در نتيجه جلوگيري از حمله نماتد ميشود و در نهايت كاهش جمعيت نماتد در خاك را به دنبال خواهد داشت.
علائم خسارت سفیدک سطحی یونجه به چه صورت ظاهر می شود؟
اين بيماري در مناطق گرم و خشك آسيب و زيانرساني بيشتري ميداشته و در ايران افزون بر يونجه از روي شبدر و اسپرس نيز گزارش شده است. قارچ عامل بيماري دامنه ميزباني گستردهاي دارد و از روي 267 جنس و گونه گياهي گزارش شده است. اين بيماري از مناطق مركزي ايران و استانهاي فارس، آذربايجان و كرمانشاه گزارش شده است.
نشانههاي بيماري
نشانههاي بيماري به طور معمول به صورت پوشش پودري و سفيدرنگ در سطح اندامهاي هوايي به ويژه برگچهها ظاهر ميشود كه شامل اندام رويشي قارچ ا ز جمله ميسليوم و كنيديوفر و كنيديهاي قارچ ميباشد. با مرور زمان نقاط نارنجي، قهوهاي و تيره رنگ در متن پوشش سفيدرنگ ديده ميشود كه ظهور مرحله جنسي قارچ عامل بيماري را همراه دارد. به طور معمول اين قارچ بيشتر درون رست (اندوفيت) است و تا لايه مياني (مزوفيل) برگ و ريشهها، قارچ نفوذ ميكند.
عامل بيماري
قارچ عامل بيماري در مرحله غيرجنسي Oidiopsis tauricae نام دارد. زمستانگذراني قارچ به طور معمول به صورت آسكوكارپ در بقاياي گياهي آلوده ميباشد. در بهار آسكوكارپها با جذب رطوبت ناشي از بارندگيهاي بهاره پاره شده و آسكها و آسكوسپورها رها شده و باد آنها را روي يونجه قرار داده و آلودگيهاي جديد را سبب ميشوند.
كنترل بيماري
در شرايط آلودگي گياهچههاي يونجه ميتوان از قارچكشهاي، گل گوگرد و كاراتان در صورت لزوم استفاده كرد.
بیماری زنگ یونجه را چگونه می توان کنترل کرد
اين بيماري در ايران نيز از مناطق مختلفي مانند دماوند، كرج، اهواز، خوي و مرند و در سالهاي از استان گلستان نيز گزارش شده است. بيماري زنگ يونجه، يكي از بيماريهاي مهم يونجه به شمار ميرود كه در مناطق گرم و مرطوب، آسيب و زيان قابل توجهي به محصول ميزند. آسيب و زيان اين بيماري به ويژه در يونجهزارهاي توليد بذر بيشتر به چشم ميخورد.
نشانههاي بيماري
جوشهاي اورديوم به رنگ قرمز قهوهاي و به شكل گرد از نشانههاي بارز بيماري ميباشد كه در سطح زيرين برگ، دمبرگ و ساقه ديده ميشود. هنگامي كه شمار جوشهاي زنگ زياد باشد باعث پاره پاره شدن برگها و ريزش نابهنگام آنها ميشود و همچنين ساقههاي يونجه در زماني كه برداشت به تأخير ميافتد به شدت مورد تهاجم قرار ميگيرد. ميزبان واسط اين قارچ، گياه فرفيون Euphorbia spp ميباشد که مرحله Aecia بر روي برگها و ساقههاي آن توسعه يافته، ممكن است موجب مرگ جوانههاي ساقه شود.
عامل بيماري
عامل بيماري زنگ يونجه، قارچ Uromyces striatus است.
كنترل بيماري
يكي از را هكارهاي اصولي رويارويي با اين بيماري، استفاده از رقمهاي متحمل و يا مقاوم ميباشد، زيرا رقمهاي مختلف يونجه واكنشهاي متفاوتي را به اين بيماري نشان دادهاند. همچنين چينبرداري زودهنگام از ميزان آسيب و زيانرساني بيماري جلوگيري ميكند.
چرا روی ساقه های یونجه زخم های فرورفته تشکیل می شود؟
آنتراكنوز يك بيماري قارچي است كه گاهي باعث آسيب و زيانرساني در مناطق پر بارش ميشود. آنتراكنوز در يونجه توسط قارچهاي مختلفي كه منجر به آنتراكنوز بر روي شبدر ميشوند، ايجاد ميشود. آنتراكنوز از بيماريهاي مهم يونجه به شمار ميآيد و از يونجهزارهاي استان زنجان و نواحي غرب كشور از جمله ابهر، خدابنده، خرمدره و سلطانيه گزارش شده است.
نشانههاي بيماري
علائم بيماري در روي رقمهاي مختلف به اشكال مختلف بروز ميكند. لكههاي نامنظم تيرهرنگ در روي رقمهاي متحمل تا ظهور زخمهاي فرور فته بيضي شكل روي ساقه ارقام حساس از شايعترين رقمهاي بيماري بهشمار ميآيد. به دنبال ظهور اين لكهها، شاخههاي آلوده زرد رنگ و در نهايت پژمرده و خشكيده ميشوند.
نشانهها به شكل فرورفتگي، بيضي شكل منجر به زخم الماس شكل روي ساقه ميشوند. اين نقاط كاه مانند با حاشيه تيرهتر است. در نقاط گسترش بيماري و كمربند ساقه، باعث شاخههاي مرده در تابستان و پاييز ميشود. آنتراكنوز همچنين ميتواند در محل يك طوقه ايجاد شود. ساقه در سطح طوقه شكسته شده و يك تغيير رنگ به رنگ سياه و سفيد مايل به آبي در قاعده نشان ميدهد.
در مراحل پيشرفته بيماري روي لكههاي تيره و قهوهاي رنگ نقاط ريز سياهرنگي در مركز لكهها ديده ميشود كه اندام بارده قارچ يا آسروول (Acervulus) ميباشد. گسترش قارچ از شاخه آلوده به قسمتهاي زيرين گياه زياد است كه آلودگيها طوقهها و تاج ريشه را دربر دارد كه بسيار همسان نشانههاي ناشي از پوسيدگيهاي فوزاريومي و يا پوسيدگي ناشي از قارچ رايزوكتونيا خواهد بود.
عامل بيماري
قارچ عامل بيماري Colletotrichum truncatum ميباشد كه در روي بافتهاي آلوده توليد بالشتكي فشرده از هيف و ميسيليوم ميكند كه به توليد آسروول منجر ميشود. بقاي قارچ عامل بيماري از فصلي به فصل ديگر در روي بقاياي گياهي آلوده و تاج گياهان بيمار ميباشد. انتشار قارچ در هواي گرم و مرطوب سريعتر صورت گرفته، بهويژه اگر شرايط باراني نيز در يونجهزار وجود داشته باشد. انتشار بيماري همراه بذر آلوده نيز امكانپذير ميباشد.
كنترل بيماري
استفاده از رقمهاي مقاوم، رعايت موازين بهداشتي پيش و پس از برداشت يونجه از مهمترين اقدامهاي قابل توصيه است. پاك كردن ماشينها و ادوات برداشت يونجه از بقاياي گياهي به جا مانده از برداشت قطعهها و كرتهاي برداشت شده پيشين، گام مؤثري در كاهش آسيب و زيانرساني اين بيماري است. بسياري از رقمهاي دستكم داراي مقاومت در سطح متوسط توصيه ميشود. اگر يونجهزار مشكوك به بيماري آنتراكنوز (سياه تاول) است، بقاياي گياهي پاك پس از برداشت در مزرعههاي آلوده براي به كمينه رساندن گسترش در يونجهزارهاي بايد سالم جداسازي شوند.
سایر بیماریهای یونجه
بيماري لكه آجري برگ يونجه
اين بيماري از بيماريهاي شايع مناطق گرم و مرطوب ميباشد. ميزان آسيب و زيانرساني آن در روي رقم يونجه بغدادي تا 80% بهويژه در شرايطي كه يونجهزار پرپشت و متراكم باشد گزارش شده است.
علائم بيماري
از نشانههاي بارز اين بيماري ظهور لكههاي بيضي شكل آجري رنگ با حاشيه قهوهاي روي برگچههاي يونجه است. از به هم پيوستن اين لكهها در شرايط حاد بيمار همه سطح برگ آلوده شده و باعث خشك شدن و در نهايت ريزش برگها نيز ميشود و گاهي كل بوته خشك ميشود. بيشينه آسيب و زيانرساني به طور معمول در پاييز و زمستان (در شر ايط جنوب كشور) و به ويژه پس از بارندگي كه رطوبت هوا زياد است روي ميدهد.
عامل بيماري
عامل بيماري در ريخت غيرجنسي به نام Stemphylium botryosum از خانواده Dematiaceae ميباشد. كنيديوفرها قهوهاي به نسبت كمرنگ و اغلب ساده و منشعب هستند. كنيديومهاي Dictyosporae مربعي يا مستطيلي با گوشههاي گرد و بيشترشان ريخت نامنظمي دارند. مرحله انگلي قارچ، ريخت غيرجنسي آن است و ريخت جنسي آن زندگي پوره زيستي (ساپروفيتي) دارد. عامل بيماري چندخوار است و حدود 50 ميزبان دارد. انتشار و گسترش بيماري در يونجهزار به وسيله كنيديومها صورت ميگيرد. كنيديومها پس از استقرار روي برگ و در شرايط مرطوب جوانه زده و پس از نفوذ ميسليوم قارچ در بافت برگ، لكههاي كوچك آجري رنگ با هاله قهوهاي پس از 3-4 روز ظاهر ميشود. دوام قارچ بر روي بقاياي گياهي آلوده و بذر صورت ميگيرد.
كنترل بيماري
در مواردي كه خطر شيوع آلودگي محصول را تهديد كند برداشت محصول پس از ظهور نخستين لكهها از گسترش قارچ و در نهايت از خشك شدن و مرگ بوتهها جلوگيري ميكند. كشت رقمهاي مقاوم يا متحمل كه مقاومت بيشتري نسبت به لكه آجري داشته باشد ضرورت دارد و لكهها روي آن كمتر گسترش و در نهايت به افزايش ميزان محصول كمك خواهد كرد.
پوسيدگي اسكلروتينيايي ساقه
نشانههاي بيماري
ساقه گياهان به رنگ زرد تبديل شده و سپس پژمرده و ميميرند. رشد ميسليوم كركي سفيد در آب و هواي مرطوب و خنك، در ساقههاي پايينتر و طوقه قابل ديدن است. ساقههاي آلوده در پايه نرم و له ميشوند. آلودگي طوقه منجر به مرگ گياه ميشود. سختينه (اسكلروت) كوچك، سخت، سياه و سفيد در درون بافت ساقه و طوقه توليد ميشود. پوشش برف در طول زمستان رشد اسكلروتينيايي طوقه و پوسيدگي ساقه را افزايش ميدهد. آسيب و زيانرساني قارچ اسكلروتينيايي ساقه در يونجه كمتر از شبدر است.
روش كنترل
شخم عميق براي زيرخاك كردن سختيه قارچ اسكلروت و همچنين استفاده از بذر بدون سختينه قارچ براي جلوگيري از ايجاد اين بيماري قابل توصيه است. تناوب يونجه با گياهان خانواده غلات يا گياهان باريك برگ علوفهاي در مناطقي كه در آن قارچ اسكلروتينيا شديد بود، سه تا چهار سال پيش از كاشت دوباره حبوبات علوفهاي انتظاركشيد.
بيماري ويروس موزائيك يونجه
اين ويروس از جمله ويروسهاي بذرزاد (seed-born) به شمار ميآيد. در ايران بررسي روي ويژگيها و پراكنش اين ويروس در يونجهزارها ي استان خراسان صورت گرفته است.
نشانههاي بيماري
در روي يونجه نشانههاي آلودگي به ويروس بيشتر با ظهور لكههاي موزائيك Mottle و بدشكليهاي مشخص (تيپيك) در روي برگچهها و كوتولوگي شديد در روي بوتههاي در حال رشد همراه است. هنگاميكه بوتهها بالغ ميشوند نشانههاي آلودگي نيز كاهش يافته و محو ميشوند. گرهزايي در روي ريشههاي آلوده و بقاياي بوتهها در زمستان كاهش مييابد. دامنه ميزباني اين ويروس خيلي زياد است. در يونجه توليد حالت موزائيك و گاهي چروكيدگي برگ و كوتولگي بوتهها ميكند. در لوبيا چشم بلبلي حالت ابلقي در برگها ايجاد ميكند. در لوبيا توليد نقاط زرد در متن برگها ميكند. در نخود ايراني موجب قهوهاي شدن آوندهاي آبكشي و ايجاد پژمردگي ميشود.
كنترل بيماري
بهترين راه كنترل و جلوگيري از آسيب و زيانرساني اين بيماري استفاده از بذرهاي بدون ويروس ميباشد. البته در جهان روي توليد برگهها و رقمهاي مقاوم به شته نيز بررسيهاي فشردهاي در دست انجام ميباشد تا از انتقال ويروس در روي ميزبان نيز جلوگيري شود.