عناوین
خاك مناسب کشت پیاز و ویژگیهای آن
به طور کلی پیاز را میتوان در هر خاکی اعم از شنی سبک تا هوموسی و سنگین رسی کشت نمود ولی خاکهای رسی بعد از بارانهای شدید سفت و سخت میشوند و چون ريشه پیاز کوتاه و سطحی است، برای محصولی که تازه کشت شده و رشد کامل نکرده باشد، خاک رسی برای کشت پیاز زيانآور است مگر اینکه به این خاکها به اندازه کافی هوموس اضافه شود و آنها را سبک نمایند. خاکهای سبک شنی لومی چنانچه با هوموس و کودهای شیمیایی اصلاح و تقویت شوند، برای پیاز به ویژه ارقام زودرس آن مناسب است. خاکهای هوموسی نیز چون از نظر ازت غنی بوده و ظرفیت نگهداری آب در آنها زیاد است، مناسب میباشند. اما در زمینهای هوموسی باید دقت نمود که میزان اسید خاک زیاد نشود. مقدار بالای اسید خاک را میتوان با استفاده از آهک مرتفع نمود.
بهترین خاک برای پیاز شنی و لومی سبک است. pH مناسب آن 6/5-6 میباشد. در خاکهای شنی لومی و خاکهای گراولدار، زودرسی محصول تسریع میشود. آستانه تحمل پیاز نسبت به شوری خاک و آب را به ترتیب 1/8-1/2 دسیزیمنس و روند کاهش عملکرد را 16 درصد به ازای افزایش هر درجه افزایش شوری گزارش نمودهاند که در مقایسه با بیشتر سبزیها از جمله سیر، گوجهفرنگی، سیبزمینی و خیار این آستانه تحمل پایین میباشد.
تهیه بستر
رعایت تاریخ کاشت مناسب در زراعت پیاز بسیار مهم میباشد تا هر مرحله نموی هنگامی به وقوع بپیوندد که دما برای آن مرحله مناسب بوده و شاخص سطح برگ در هنگام مواجه شدن گیاه با طول روز بحرانی برای تشکیل سوخ به منظور تولید حداکثر محصول کافی باشد. در صورت کشت زودهنگام، گلدهی غیر وقت (بولتینگ) روی خواهد داد. در اثر این عارضه مرکز سوخ سفت و محصول غیرقابل فروش خواهد شد. بولتینگ نتیجه رشد سریع گیاه تا مرحله بعد از نونهالی
روشهای کشت پیاز
كاشت پياز به سه روش صورت ميگيرد: كاشت مستقيم بذر، نشاكاري، استفاده از سوخچه يا آنيونست.
کشت مستقيم بذر
در اين روش بذر به طور مستقيم و در مزرعه، جايي كه محصول رشد و نمو ميكند،كشت ميشود. در اين روش بهويژه در جاهايي كه نيروي كار براي انتقال نشاء محدود و يا هزينه نيروي كار بالا ميباشد، اقتصاديترين روش است. اما در اين روش، با توجه به ريز بودن بذر، عمليات زراعي دقيق و مناسب براي جوانه زدن رضايتبخش بذ ر، بايستي انجام پذيرد. به علاوه با توجه به كند بودن رشد پياز در اوايل دوره رشد و نمو، مبارزه با علفهاي هرز نيز در اين روش مشكلتر از روش نشاكاري ميباشد.
در استان هرمزگان، در روش مستقيم، عمليات كشت بذر در مهر و آبان انجام و پس از حدود 50 روز بوتهها تنك ميگردد. با توجه به وارداتي بودن عمده ارقام پياز روزكوتاه در مناطق جنوبي و بالا بودن قيمت آن، به دليل هدرروي بذر، كشت مستقيم آن در جنوب كشور توصيه نميگردد. در كشت نشايي به طور معمول از نيمه دوم شهريور و تا اواخر آذر نشاءها به زمين اصلي منتقل ميشوند. عمليات خزانهگيري در مناطقي با دماي تابستان خنكتر، در اواسط تير تا اوايل شهريور انجام و نشاءها پس از 60 روز به زمين اصلي انتقال مييابند.
بهترين تراكم كشت، انتخاب فواصل بين رديف 30 سانتيمتر و روي رديف 10 سانتيمتر است كه در زمان تنك كردن، فواصل روي رديف به 10 سانتيمتر افزايش مييابد. به طور معمول نشاءهاي تنك شده به عنوان نشاء پياز به فروش رسيده يا در قسمتي ديگر از مزرعه كشت ميگردد.
کشت نشایي
بخش قابل توجهي از پياز توليد شده در جهان به روش كشت نشايي ميباشد. در اين روش نسبت به كشت مستقيم بذر ميتوان از همان ابتدا تراكم گياهي مورد نظر را در مزرعه ايجاد كرد، محصول را به اندازه يك تا دو ماه زودرس نمود، قابليت رقابت گياه را با علفهاي هرز بالا برد، از آب آبياري و آفتكش كمتري استفاده كرد و همچنين ميزان فرسايش خاك و از دست رفتن عناصر غذايي را در اثر آبشويي كمتر نمود. برتري روش كشت نشايي به روش كشت مستقيم بذر، از نظر افزايش عملكرد و نيز زودرسي محصول، در بسياري از موارد به اثبات رسيده است. در اين روش ميتوان نشاءها را با احداث خزانه در مزرعه و ياگلخانه پرورش داد. بهترين شرايط پرورش نشاء هنگامي است كه درجه حرارت روز و شب به ترتيب 17 و 10 درجه سانتيگراد باشد. در اين روش نشاءها بسته به درجه حرارت 8 تا 12 هفته بعد از كشت آماده انتقال به مزرعه ميشوند. بذركاري با تراكم حدود 4500 بذر در مترمربع به صورت دستپاش و يا با فاصله رديف 10 سانتيمتر انجام ميشود.
عمق كاشت بذر را حدود 1/5 سانتيمتر در نظر ميگيرند. بنابراين در مناطق روزبلند، كاشت بذر در مناطق سردسير بايد تا 15 بهمن انجام شود تا انتقال گياهچهها به زمين اصلي تا اواخر فروردين صورت پذيرد. قبل از انتقال نشاء به زمين اصلي و زماني كه در بيرون خطر يخزدگي نباشد، بايد گياهچهها به هواي بيرون عادتدهي شوند. اين عمل به تدريج طی دو هفته در دمای 7-4 درجه سانتيگراد انجام ميشود و گياهچهها به شرايط بيروني عادت ميكنند. در مناطق جنوبي جهت توليد زمستانه پياز، بايد حتماً از نشاء پياز استفاده شود. براي توليد نشاء معمولاً از مناطقي از استانهاي جنوبي كه تابستان خنكتري دارند، استفاده شده و با استفاده از سايبان (شاخ و برگ گياهان منطقه عمدتاً برگ درخت خرما) در مرداد اقدام به كشت بذر در خزانه كرده تا در اوايل مهر نشاءها آماده و قابل انتقال به زمين اصلي باشند. در مناطق جنوبي بر اي توليد زمستانه پياز بايد تاريخ كاشت مناسب رعايت شده و از ارقام مقاوم به بولتينگ يا گلدهي نابهنگام استفاده شود، زيرا در اين مناطق هنگام وقوع سرما در زمستان خطر بولتينگ وجود دارد. در اين مناطق نشاءهاي 50-70 روزه قابل انتقال به زمين اصلي بوده و معمولا نشاءها با قطر ساقه دروغين 3/5 میلیمتر و طول 15-20 سانتيمتر قابل انتقال هستند.
وقتي تراكم بذر در خزانه زياد باشد، نشاء بلند، علفي و ضعيف و سوخ بسيار ظريف و خسارت پذير ميشود. كليه عمليات زراعي از جمله وجين علفهاي هرز، مبارزه با آفات و بيماريها بايد بهطور منظم و مستمر انجام پذيرد تا نشاء قوي و سالم بر اي انتقال به زمين اصلي حاصل شود. در صورت وجود فاصله زياد از محل توليد نشاء تا محل اصلي كشت، بهتر است ريشههاي نشاء كوتاه و برگها هرس شده و طول نشاء به 10 سانتيمتر كاهش يابد تا قابليت حمل بهتري (براي حفظ رطوبت) تا رسيدن به زمين اصلي را داشته باشد.
در مورد كوتاه كردن ريشه، معمولاً نصف تا دو سوم ريشهها قطع ميگردد. قطع ريشه، نشاء را به باززايي بيشتر ريشه تحريك ميكند. معمولاً در اين فاصله نشاء در بين گوني نخي مرطوب نگهداري ميشود. به اين سيستم، توليد نشاء با ريشه لخت گفته ميشود.
نشاء را در زمين اصلي ميتوان با دست و يا با ماشين نشاءكار كشت نمود. در ايران معمولاً نشاء با دست كشت ميشود. نشاء پياز را در عمق 2/5 سانتیمتری كشت ميكنند. نشاء پياز را براي براي كشت به صورت مكانيزه و يا جلوگيري از تنش ميتوان در سينيهاي كاشت بذر با خانههاي با حجم 9-15 میلیمتر كه با كمپوست پر ميشوند و يا در بلوكهاي از جنس پيت و به صورت چند نشايي در داخل هر خانه نيز توليد و به همان صورت به زمين اصلي با توجه به تراكم مورد نظر انتقال و كشت كرد.
استفاده از سينيهاي نشاء مزيت هاي زير را دارا ميباشد:
- كنترل بهتر آفات و بيماريها
- امكان استفاده مكرر از سينيهاي نشاء در صورت نديدن آسيب و ضدعفوني آنها
- جابجايي آسان
- امكان كاشت مكانيزه
- تهويه و زهكشي مناسب
- البته توليد نشاء پياز در سيني كشت به علت هزينههاي مربوط به تهيه سيني و محيط كشت درون آن كه معمولاً پيتماس يا كوكوپيت است، مقداري گران تمام ميشود و لي تي به نظر ميرسد اين روش گسترش يابد. با توجه به توسعه كشت مكانيزه پياز در سال هاي اخیر بهتر است در روش انتقال نشاء با ريشه لخت قبل از كاشت نشاء، زمين آبياري شده به طوري كه در هنگام كاشت زمين رطوبت داشته باشد و بلافاصله بعداز كاشت نيز آبياريصورت گيرد.
نكته مهم اينكه پيازهاي بومي نسبت به كمي آب، مقاوم تر بوده اما به علت وجود رطوبت حاصل از بارندگي و شبنم در ماههاي دي و بهمن شرايط انتقال آسان ميباشد و چنانچه در كاشت همين ارقام در مراحل اوليه رشد نشاء، رطوبت كافي تأمين شود ميزان عملكرد افزايش خواهد يافت، اما در ارقام اصلاح شده و روزكوتاه كه زمان انتقال آنها قبل از بارندگي و وجود رطوبت كافي خاك است، ايجاد شرايط هيرمكاري (نمكاري) ضروري به نظر ميرسد و به همين دليل كرتهاي احداث شده بايد روز قبل از انتقال، آبياري و پس از گاورو شدن با بيل شخم شوند تا محيط مناسب براي انتقال نشاء فراهم شود. در هر حال نشاء قوي و سالم تضمين كننده يك محصول خوب با كميت و كيفيت بالا خواهد بود. در زمان انتقال و چند ساعت قبل از انتقال، كرتهاي خزانه را آبياري ميكنند، چون اگر خاك خزانه داراي رطوبت كافي نباشد، خارج كردن نشاءها از خاك باعث قطع ريشههاي نشاء و صدمات ريشه ميشود و لذا گياه با يك سيستم ريشهاي ناقص و ضعيف به زمين اصلي انتقال مييابد.
توليد خارج از فصل پياز به ويژه در مناطق جنوبي سهم بسزايي در توليد اين محصول در زمستان دارد، لذا ضرورت كشت به موقع آن، كه بتواند محصول را هر چه زودتر به بازار مصرف روانه كند، سهم بسزايي در اقتصاد كشاورزي و همچنين بازار مصرف كشور خواهد داشت. در استانهاي جنوبي با توجه به كشت پياز در پاييز و زمستان و به دليل كوتاه بودن دوره رشد، وقوع گرما و سرماهاي ناگهاني در اين فصول، توليد محصول با كاشت مستقيم بذر مشكلات خاص خود را داشته و لذا توليد پياز عمدتاً به روش نشايي انجام ميشود. در روش كشت نشايي، ميتوان نشاء مورد نياز را در مناطق معتدلتر توليد نمود.
پياز جزء محصولات فصل خنك است كه جهت جوانهزني و ادامه رشد رويشي خود نياز به دماهاي خنك دارد. بر اين اساس بذركاري آن بايد در دماي خنك صورت پذيرد. در مناطق روزكوتاه بهويژه استان هرمزگان، جهت كشت پياز، آمادهسازي مقدمات كشت در سه ماه دوم سال صورت ميپذيرد كه هوا گرم بوده و جوانهزني بذر پياز به خوبي صورت نميپذيرد. بر اين اساس بسياري از پرورشدهندگان پياز، خزانهگيري پياز را در مناطق معتدل نظير بردسير كرمان انجام داده و نشاءها را از آنجا به مناطق مختلف استان هرمزگان منتقل ميكنند. جهت توليد نشاء پياز در مناطق جنوبي، بايستي در اواسط تا اواخر شهريور با خنك شدن هوا اقدام به اين كار نمود. بدين منظور قطعاتي از زمين آماده شده و نسبت به افزودن كود حيواني كاملاً پوسيده اقدام ميگردد. براي كشت نشايي مصرف 10 تا 15 گرم بذر در هر مترمربع خزانه توصيه ميشود. در خزانه بهتر است بذرها روي خطوطي به فاصله 10 سانتيمتر كاشته شوند. ميزان كود توصيهشده در هر مترمربع خزانه عبارت است از 20 گرم فسفات آمونيوم و 50 گرم سولفات پتاسيم كه در هنگام تهيه زمين با خاك مخلوط ميشوند. 30 گرم كود اوره نيز بايستي در دو نوبت 20 و 40 روز بعد از كاشت به صورت سرك مصرف شود. علاوه بر اين استفاده از كودهاي كممصرف در صورت امكان تأثير خوبي در توليد نشاء خواهد داشت. از كشت بذر در خزانههايي با خاك سنگين بايستي اجتناب نمود. در صورت عدم دسترسي به خاك با بافت سبك، بايستي از مقدار بيشتري كود حيواني يا آلي كاملاً پوسيده در تركيب خاك خزانه استفاده نمود. بهترين خاك براي توليد نشاء پياز، خاكهاي سبك است كه با كودهاي آلي غني شده باشند. كشت بذر در خزانه به صورت دستپاش صورت گرفته و تبحر در كشت بذر ميتواند منجر به يكنواختي پاشش بذر در خزانه شده و تراكم مناسبي ايجاد نمايد. در تراكم كم حداكثر استفاده از خاك خزانه نشده و در تراكم زياد به دليل رقابت، نشاءهاي ضعيفي توليد ميگردد. ميزان بذر مصرفي جهت توليد نشاء يك هكتار، 2-3 كيلوگرم ميباشد. اين مقدار در كشت مستقيم بسيار افزايش يافته و با توجه به وارداتي بودن بذر ارقام روزكوتاه، كشت مستقيم آن مقرون به صرفه نميباشد. پس از كشت بذر و آبياري ملايم، با توجه به بالا بودن دماي هوا، سطح خزانه با برگ درخت خرما به طور كامل پوشانده ميشود. در چنين شرايطي بذر پياز پس از 3-5 روز جوانه زده و گياهچهها در سطح خاك ظاهر ميشوند. جهت نوردهي مناسب، با چارچوب فلزي يا چوبي، سايباني متشكل از برگ درخت خرما به صورت كاملاً متراكم و يا با استفاده از توريهاي سايبان، ايجاد شده و مراقبتهاي لازم از قبيل آبياري منظم و كوددهي سرك انجام مي شود. به مرور زمان با خنك شدن هوا و نيز جهت افزايش دسترسي نشاءها به نور، پوشش برگ نخل را كاهش داده و در ماه دوم به طور كامل حذف ميگردد. برخلاف گياهاني نظير گوجهفرنگي، فلفل و بادمجان، نشاء پياز كمتر مورد هجوم آفات و پرندگان قرار ميگيرد. مهمترين معضل در توليد نشاء پياز بيماريهاي قارچي است كه ممكن است منجر به بوتهميري گردند. در اين رابطه، استفاده از بذرهاي آغشته به قارچكش و اجتناب از آبياري بيش از حد خزانه، مانع از شيوع اين بيماريها ميگردد. معمولاً نشاء پياز پس از دو ماه آماده انتقال به زمين اصلي ميگردد.
رشد اوليه گياهچههاي پياز در خزانه كُند بوده ولي در پايان ماه اول خزانهگيري، سرعت رشد قابل ملاحظهاي خواهند داشت. آمادهسازي مناسب خزانه، استفاده از خاك سبك، تغذيه مناسب آلي و معدني و تعديل دما با سايهدهي مناسب خزانه، منجر به كاهش مدت زمان آمادهشدن نشاء در خزانه خواهد شد. با اين حال نشاءهاي 60 روزه از پتانسيل بهتري در توليد سوخ در زمين اصلي برخوردار خواهند بود.
کشت سوخچه یا آنيونست
سوخچه، سوخهاي كوچكي هستند كه وزن تازه آنها بين 2-3 گرم است. كشت بذر در تراكم زياد (1000 تا 2000 بوته در متر مربع) باعث شده رقابت بين بوتهها بسيار شديد شده و اندازه سوخهاي توليدي بسيار كوچك ميشود.. سوخچهها قطري كمتر از 2/5 سانتيمتر داشته واز كشت آنها ميتوان سوخهاي بزرگ توليد كرد. سوخچههاي توليدي با قطر بزرگتر از 2/5 سانتيمتر، پس از كشت به گل رفته توليد بذر ميكنند. معمولا در اين روش حدود 10 تا 12 گرم بذر را در مترمربع در خطوطي با فاصله 15 سانتيمتر از يكديگركشت ميكنند. پهناي اين خطوط 5 سانتيمتر در نظر گرفته شده و بذر دراين عرض بايد كاملاً پخش و كشت شود .آبياري در اين روش آبياري باراني بوده و يا از آبياري قطرهاي نواري (تيپ) استفاده ميشود. نكته مهم در توليد سوخچه آن است كه فاصله زماني توليد آن تا زمان كشت جهت توليد سوخ كمتر باشد. در واقع هرچه مدت انبارداري سوخچهها تا زمان كشت كوتاهتر باشد، تلفات سوخچهها در اثر پوسيدگي و جوانهزني در انبار كمتر است (به ويژه در مناطق روزكوتاه). در مناطق معتدل و سرد كه ارقام روزبلند كشت ميشوند، ميتوان كشت بذررا به تاخير انداخت و در ارديبهشت تا اوايل خرداد انجام داد. زمان برداشت سوخچه خيلي زودتر از زمان برداشت در توليد سوخ بوده زيرا تراكم زياد پيازها باعث ميشود آغاز سوخدهي زودتر انجام شود و برگهاي هوايي نيز زودتر بيافتد. معمولا سوخچه با مقدار كم نيتروژن (حدود 40 كيلوگرم در هكتار) پرورش داده ميشود. پس از رسيدن (بسته به رقم سه تا چهار ماه)، سوخچهها از زمين بيرون آورده شده و براي خشك شدن مدتي در مزرعه و در مسير باد قرار داده شده و يا بعد از قطع برگهاي هوايي، به انبار منتقل شده تا در آنجا خشك و نگهداري شود. سوخچه در اين مناطق بايد به مدت حداقل 6 ماه نگهداری شده تا در بهار سال بعد در زمین اصلی و با تراکم معمول (80-60 بوته در متر مربع) کشت شوند.
البته خوشبختانه در اغلب اين مدت دما خنك و سرد بوده و تلفات سوخچه نسبتاً كم ميباشد. در مناطق جنوبي كه ارقام روزكوتاه كشت ميشوند، بر اي نمونه در خوزستان، بهترين زمان كشت بذر براي توليد سوخچه اسفند بوده و سوخچه در اواخر فصل بهارتوليد ميشود. به هر حال بايد بتوان مدت حداقل چهار ماه سوخچههاي توليدي را در اين مناطق جهت كشت در پاييز نگهداري كرد كه تلفات سوخچه به دليل گرما و رطوبت بالاي محيط زياد است. در جيرفت معمولاً در ارديبهشت اقدام به كشت بذر جهت توليد سوخچه كرده و در سيستان و بلوچستان براي توليد سوخچه در منطقه نسبتاً خنك آن مثل منطقه خاش در خرداد و تير اقدام به كشت بذر با تراكم زياد ميشود. براي زودرس كرد ن پياز درخوزستان كاشت سوخچههاي رقم پريماورا در تاريخ انتقال اول مهر توصيه شده است.
سیستمهای کشت
کشت کرتي (سنتي)
در كشت كرتي، بعد از تهيه زمين اقدام به كرتبندي در قطعات 100 تا 200 مترمربعي ميشود، سپس بذرپاشي به صورت دستپاش انجام گرفته و روي بذر با ماسه به ضخامت 1/5 سانتيمتر پوشانده و آبياري به صورت غرقابي انجام ميشود. در طول دوره رشد، اكثراً به روش دستي و يا با سموم علفكش با علفهاي هرز مبارزه ميشود. اين الگوي كشت معايب زيادي دارد كه به موارد زير ميتوان اشاره نمود:
- بالابودن ميزان بذر مصرفي (به دليل كشت دستي)
- يكنواخت نبودن عمق كاشت
- سله بستن سطح خاك كه مانع سبز شدن گياهچه پياز شده و براي برطرف كردن آن از ماسه به میزان 120-180 مترمكعب در هكتار براي پوشاندن بذر استفاده شده كه موجب تخريب بافت خاك ميشود.
- يكنواخت نبودن سطح سبز مزرعه
- يكنواخت نبودن فواصل كشت
- مصرف بالاي آب
- مصرف بيش از اندازه كود و سم و هزينه بالاي مبارزه با علفهاي هرز (به دليل نداشتن قابليت استفاده از ماشينآلات).
در اين الگوي كشت ميتوان از روش كشت نشايي براي حل مشكل استفاده از ماسه به عنوان پوشش بذر جهت جلوگيري از شستشوي بذر و سله بستن خاك تا زمان سبز شدن گياه استفاده كرد. البته استفاده از روش كشت كرتي در مناطقي كه از خاك و آب شور رنج ميبرند، نسبت به كشت جوي و پشتهاي و نواري قطرهاي ارجحيت دارد. در يك تحقيق در منطقه ميناب عملكرد محصول در روش كشت كرتي بيشتر از روش جوي و پشتهاي به دست آمد. در روش كشت كرتي به دليل آبياري غرقابي، حجم زيادي آب روي بستر كشت پخش شده و منجر به آبشويي املاح ناشي از شوري خاك و آب ميگردد.
کشت ردیفي (خطي)
بسته به روش آبياري، در صورت آبياري فارويي (جوي و پشتهاي)، كاشت رديفي را ميتوان با تهيه پشتههايي به عرض 60 سانتيمتر و كاشت 2 رديف بر ر وي پشتهها انجام داد. اين روش كاشت نسبت به روش كاشت كرتي برتري دارد. همچنين در صورت استفاده از آبياري باراني و يا قطرهاي ميتوان اقدام به كشت ر ديفي نمود. فاصله رديف بسته به نوع ماشينآلات مورد استفاده ميتواند حداقل 10 سانتيمتر باشد كه در اين صورت بر روي پشتههاي 60 سانتيمتري ميتوان چهار رديف كشت كرد. فاصله دو بوته روي رديف كاشت، 5-7 سانتيمتر در نظر گرفته ميشود (ارقامي كه سوخ آنها كاملاً روي خاك تشكيل ميشود، به فاصله بيشتري نسبت به ارقام و جمعيتهاي محلي كه سوخ آنها در عمق خاك تشكيل ميشود، احتياج دارند). لازم به ذكر است كه اندازه سوخ را ميتوان تا حد قابل توجهي توسط تراكم كاشت كنترل نمود. در برخي موارد پشتههايي به عرض 1-0/9 متر تهيه كرده و كاشت 6 رديف بر روي پشتهها طبق شكل انجام ميپذيرد.
فاصله رديف بسته به نوع ماشينآلات مورد استفاده ميتواند متغيير باشد (از 20 تا 30 سانتيمتر). در صورت كاشت با دست اين فاصله ميتواند به 10 سانتيمتر نيز كاهش يابد. براي توليد پياز كوچك يا سوخچه (آنيونست) براي كاشت در سال بعد، تراكم 1000-2000 بوته در مترمربع و برای تولید سوخهای بزرگتر، تراکم کاشت 25-50 بوته در مترمربع در نظر گرفته ميشود.
کشت نواری با آبياری قطرهای نواری (تيپ)
در روش نواري با استفاده از آبياري قطرهاي، به طرق مختلف اقدام ميگردد. در يك روش جويچههايي كم عمق (حداكثر 20 سانتيمتر) به طول حداكثر 100 متر ايجاد شده و نوارهاي آبياري تيپ درون آنها قرار ميگيرد. فاصله اين جويچهها از هم حدود 50 سانتيمتر و دهانه جويچهها حدود 30 سانتيمتر در نظر گرفته ميشود. در روشي ديگر، زمين به پشتههايي با عرض حدود يك متر تقسيم ميگردد. در واقع پشتههاي عريض يك متري جايگزين جويچهها در روش اول ميشود. با تسطيح پشتهها، تعداد 2-3 نوارتیپ روي پشته پهن شده و كشت نشاء پياز در 3-4 رديف روي پشته انجام ميشود.
پس از آمادهسازي زمين اصلي و آمادهشدن نشاءها، خزانه آبياري شده و نشاءها از خاك خارج ميشوند. دقت در اين كار منجر به سالم ماندن ريشهها شده و مدت زمان رشد مجدد نشاءها در زمين اصلي كاهش يافته و نشاءها بهتر مستقر ميگردند. هرس ريشه و برگ در كشت نشاء پياز امري مرسوم بوده و جهت تحريك رشد ريشه و نيز كاهش سطح تبخير گياه، اقدام به هرس دستي نشاءها ميگردد. لازم به ذكر است برگهاي هرس شده پياز كه معمولاً به اندازه يك سوم طول خود هرس ميشوند، ديگر امكان رشد نداشته و برگهاي جديد رشد بعدي نشاء را به عهده ميگيرند. جهت كشت نشاء، سوراخهايي به عمق حداكثر 4 سانتيمتر ايجاد و نشاءها درون آنها كشت ميگردد. هواگيري منطقه ريشه مهمترين عامل در استقرار نشاء كشت شده است. بدين منظور فشردن گودال حاوي نشاء جهت خروج هوا از منطقه ريشه الزامي بوده و نبايستي به پوشاندن خاك در منطقه طوقه اكتفا نمود. جهت سهولت سوراخزني ميتوان از ابزاري كه با ميلگرد تهيه شده و فاصله بين سوراخها 10 سانتيمتر از هم تعبيه شده است، استفاده نمود به تازگي در كشور دستگاههاي مختلفي توليد و يا وارد شده اند كه ميتوانند عمل كاشت سوخ را به صورت مكانيزه انجام دهند كه استفاده از اين دستگاهها علاوه بر كاهش قابل توجه هزينه كارگري ميزان مصرف سوخچه را نيز كاهش ميدهد.
تراکم بوته
انتخاب تراكم مناسب يكي از مهمترين تصميمات در زراعت پياز بوده كه بايستي قبل از كشت اتخاذ شود. براي توليد عملكرد مناسب، تعيين ترا كم مناسب گياه در هكتار با تعيين مناسبترين فاصله رديف و فاصله بوته روي رديف نيز بسيار ضروري است. كارايي جذب انرژي تابشي توسط گياهان نيازمند سطح برگ به ميزان كافي است كه اين هدف با تغيير تراكم بوتهها در واحد سطح ميسر است. علاوه بر اين، تراكم كاشت گياه يكي از راههاي اساسي جهت كنترل اندازه و شكل سوخ پياز ميباشد. معمولاً ميزان محصول در اثر افزايش تراكم كشت افزايش مييابد ولي با افزايش تراكم قطر و وزن سوخ كاهش مييابد. توليد حداكثر محصول در بيشترين تراكم بوته بستگي به شرايط رشد از قبيل حاصلخيزي خاك و ميزان آب قابل دسترس دارد. بيشترين عملكرد با آبياري و كوددهي مناسب و در كرتهاي آزمايشي و با روش كودآبياري 100 تا 120 تن در هكتار بوده است. در مزارع تجاري با شرايط ايدهال عملكرد حدود نصف مقدار مزبور ميباشد. در صورت استفاده از ارقام مناسب و در شرايط اقليمي مساعد، براي توليد سوخ متوسط با قطر 50 تا 70 ميليمتر تراكم 50 تا 100 بوته در مترمربع، براي سوخ بزرگ با قطر بزرگتر از 70 ميليمتر تراكم 25 تا 50 بوته در مترمربع و براي سوخ كوچك با قطر كمتر از 50 ميليمتر تراكم بيشتر از 100 بوته در مترمربع و براي توليد سوخچه تراكم 1000 تا 2000 بوته در متر مربع توصيه شده است.
نكته قابل توجه اينكه در تراكمهاي ثابت، عملكرد پياز تحت تأثير آرايش كاشت قرار ميگيرد و در يك تراكم ثابت كاهش فاصله بين رديف سبب افزايش عملكرد سوخ گرديد. مثلاً در تراكم 66/7 بوته در مترمربع، عملكرد در فاصله كاشت 7/5 ×20 سانتیمتر از عملكرد در فاصله كاشت 5×30 سانتيمتر بيشتر بوده است. براي پياز سفيد بهبهان تراكم 33 بوته توصيه ميشود. برا ي رقم پريماورا تراكم 25 بوته در مترمربع مناسبترين فاصله كاشت است. براي كشت توده محلي قوليقصه در زنجان، مناسبترين فاصله بين رديف 20 سانتيمتر و فاصله بين بوته 5 سانتيمتر ميباشد. براي جمعيت بهبو د يافته پياز بهبهان تراكم 100 بوته در مترمربع توصيه ميشود.
تاریخ مناسب کشت پیاز
رعايت تاريخ كاشت مناسب در زراعت پياز بسيار مهم ميباشد تا هر مرحله نموي هنگامي به وقوع بپيوندد كه دما براي آن مرحله مناسب بوده و شاخص سطح برگ در هنگام مواجه شدن گياه با طول روز بحراني براي تشكيل سوخ به منظور توليد حداكثر محصول، كافي باشد. در صورت كشت زودهنگام، گلدهي غيروقت (بولتينگ) روي خواهد داد.
در اثر اين عارضه مركز سوخ سفت و محصول غيرقابل فروش خواهد شد. بولتينگ نتيجه رشد سريع گياه تا مرحله بعد از نونهالي (دمايي)، قرارگرفتن در معرض دماي پايين به مدت چند هفته و سپس طويل شدن طول روز و دماي پايين كه شرايط مناسبي براي گل آغازي در مقايسه با سوخدهي است، ميباشد. ميزان بولتينگ در صورت عدم رعايت تاريخ كاشت مناسب در مناطق جنوبي كشور تا 24 درصد گزارش شده است. از طرف ديگر كشت ديرهنگام باعث ميگردد كه شاخص سطح برگ در هنگام مواجه شدن گياه با طول روز بحراني براي تشكيل سوخ كم باشد، برگها به سرعت پير شده و در نتيجه سوخها كوچك و عملكرد نيز بسيار پايين خواهد بود.
معمولاً در مناطق معتدل سرد كشور در اولين فرصت بعد از رفع يخبندان و آماده شدن زمين، بذر پياز كشت ميشود. در واقع كاشت در اوايل فصل بهار و در فرودين صورت ميگيرد. همچنين در اين مناطق جهت توليد محصول زودرس معمولا حداكثر تا اواخر فروردين نشاء كشت ميشود. در مناطق جنوبي كشور، به منظور زودرس كردن، ميبايست كشت به روش نشايي انجام گرفته و نشاء حاصله در اوايل فصل پاييز و در مهر به زمين اصلي منتقل شود. در صورتي كه در اين مناطق هدف توليد پياز براي فصل بهار سال بعد باشد، معمولاً بذر پياز در مهر تا اوايل آبان، بسته به منطقه جهت جلوگيري از بولتينگ،كشت ميشود. بروز بولتينگ در تعيين تاريخ كاشت رقم نقش مهمي دارد. در مناطق جنوبي، گياهان كوچك در مراحل ابتدايي رشد، درصورت مواجهه با هواي سرد نسبت به گلدهي حساسيت نشان نميدهند بنابراين زمستان را بايد به صورت گياه كوچك بگذرانند تا به گل نروند، درحالي كه از نظر اندازه بزرگ باشد ميتواند محرك سرما را براي شروع گلدهي دريافت و سپس به گل برود. در مزارع پياز ظهور 5 درصد گلدهي اثر معنيداري بر كاهش عملكرد سوخنشان داده است. درصد گلدهي 2 درصد حد مجاز قابل قبولي است كه هم ساقه گلدهنده بيش از حد ظاهر نشود و هم بتوان محصول خوبيبه دست آورد. تاريخ كاشت 30 مهر براي رقم تگزاس ارليگرانو در زابل توصيه شده است.
كشت و توليد پياز در ايران در هر چهار فصل سال انجام ميشود. تاريخ كشت و برداشت پياز در استانهاي مختلف كشور در جدول زير ارائه شده است.
فصل كاشت |
استان |
تاريخ كاشت |
تاريخ برداشت |
پاییز |
ايلام، بوشهر، خوزستان، سيستان و بلوچستان، فارس، كهكيلويه و بويراحمد، هرمزگان و منطقه جيرفت |
مهرماه |
اسفند تا نيمه دوم خرداد |
بهار |
آذربايجانشرقي و غربي، اردبيل، اصفهان، چهارمحال و بختياري، زنجان، سمنان، قزوين، قم، كردستان، كرمانشاه، گيلان، مركزي و همدان |
نيمه اسفند تا خرداد |
شهريورتا اواخر آبان |
زمستان |
گيلان و مازندران |
آذر تا اسفند |
نيمه خرداد تا شهريور ماه |
آبیاری پياز
پياز داراي سيستم ريشهاي سطحي است كه در عمق 30 سانتيمتري خاك متمرکز میشود. یک بوته پیاز حدود 200-300 ریشه توليد ميكند كه قطر آن بين نیم تا دو میلیمتر است. نزدیک به 100 درصد جذب آب از منطقه 30 تا 50 سانتيمتري سطح خاك صورت ميگيرد. پياز مانند اكثر محصولات صيفي به كمبود آب حساس بوده و براي داشتن عملكرد زياد، تخليه آب خاك نبايد از 25 درصد آب قابل استفاده پياز تجاوز كند. مقدار آبي كه بالاتر از نقطه پژمردگي دائم و در تمام محدوده رطوبت موجود در خاك تا حد ظرفيت زراعي قرار دارد به عنوان رطوبت قابل استفاده شناخته شده و ميتواند توسط گياه استفاده شود.
پياز تا هنگامي ميتواند از خاك آب جذب نمايد كه پتانسيل آب ريشه از پتانسيل آب محلول خاك منفيتر باشد. بديهي است هرچه سطح آب بيشتر باشد، سرعت جذب آب بيشتر است و ريشه با سهولت بيشتري آب را جذب ميكند. علاوه بر حركت مايعي، آب در خاك به صورت بخار نيز ميتواند حركت نمايد. در طول شب كه لايههاي بالائي خاك سرد ميشوند، بخارآب از لايههاي گرمتر پائيني به لايههاي بالائي حركت كرده و در منطقه ريشه متراكم ميشود. وقتي كه جذب آب توسط ريشه كمتر از تعرق گياهي باشد. پياز در معرض تنش كمبود آب قرار ميگيرد. قانون تعرق در گياهان همانند قانون تبخير از سطح مرطوب است. در هنگام تعرق آب از كليه سطوح خارجي و داخلي گياه (كه با هوا در تماساند)، تبخير ميشود. در داخل اندامهاي گياهي هم آب از سطوح سلولها كه در تماس با فضاي بين سلولي هستند تبخير ميشود و اين بخارات از طريق روزنه ها به هوا راه مييابد.
از بين مراحل مختلف رشد پياز، دوره شكلگيري عملكرد به ويژه دوره رشد غده پياز كه حدود 60 روز پس از نشاء كاري است، حساسترين دوره رشد محصول به كمبود آب است. براي اهداف توليد بذر، دوره گلدهي پياز به كمبود آب خيلي حساس است. دوره رويشي پياز حساسيت كمتري نسبت به تنش كمبود آب دارد. بنابراين در شرايط محدوديت آب فقط صرفهجويي در دوره رشد رويشي و دوره رسيدگي محصول قابل انتظار بوده و براي به دست آوردن غدههاي بزرگ با وزن زياد، از بروز كمبود آب بهويژه در دوره شكلگيري عملكرد (بزرگ شدن پياز) بايد خودداري كرد.
طول دوره رشد و حساسيت پياز به كمبود آب
طول دوره رشد پياز به عوامل اقليمي و روش كشت بستگي دارد. طول اين دوره رشد براي كشت نشائي بين 140 تا 190 روز است. دوره رشد آن از كاشت بذر تا جمع آوري محصول از مزرعه از 140 تا 240 روز و از زمان كاشت بذر تا جمع آوري بذر از 500 تا 600 روز طول ميكشد. دوره رشد پياز در نقده و مياندوآب در آذربايجان غربي، بابل و آمل در مازندران، شهركرد در چهارمحال و بختياري، زنج ان، خرمدره، ابهر و تاكستان در استان زنجان، دو گنبدان در استان كهگيلويه بويراحمد 140 روز، در شيراز، مرودشت و نيريز در استان فارس 240 روز و با كشت پائيزه در اصفهان 270 است. دوره رشد پيا ز در ساير نقاط بين دو محدوده يادشده قرار دارد. دوره رشد اين گياه با روش كشت مستقيم در آذربايجان شرقي حدود 195 روز است.
از بين مراحل مختلف رشد پياز، دوره شكلگيري عملكرد بهويژه دوره رشد غده پياز كه حدود 60 روز پس از نشاءكاري است حساسترين دوره رشد محصول به كمبود آب است. براي اهداف توليد بذر و در دوره گلدهي پياز به كمبود آب خيلي حساس است. دوره رويشي پياز حساسيت كمتري نسبت به تنش كمبود آب دارد. بنابراين در شرايط محدوديت آب فقط صرفهجويي در دوره رشد رويشي و دوره رسيدگي محصول قابل انتظار بوده و براي به دست آوردن غدههاي بزرگ با وزن زياد، از بروز كمبود آب به ويژه در دوره شكلگيري عملكرد (بزرگ شدن پياز) بايد خودداري كرد.
علفهاي هرز مزارع پياز در ايران
کنترل علفهای هرز یکی از جنبههای مهم تولید در هر نظام کشاورزی است. علفهای هرز به دلیل رقابت با گیاهان زراعی برای عوامل محیطی و نهادهها، موجب کاهش کیفیت و کمیت محصول و ایجاد پناهگاهی مناسب برای حشرات و عوامل بیماریزا خسارت زا میشوند. لذا، هر ساله کشاورزان متحمل هزینههای زیاد جهت کاهش اثر سوء علفهای هرز به محصول و کاهش خسارتهای ایجاد شده به دلیل نبود کنترل کافی علفهای هرز میشوند که نشانگر اهمیت موضوع است. طبق برآوردهای انجام شده در صورت کنترل علفهای هرز حدود 10 تا 15 درصد کل ارزش تجاری تولیدات مزرعه بر اثر خسارت علفهای هرز از دست میرود و در صورت عدم کنترل این میزان تا 100 درصد میتواند افزایش یابد.
کنترل رشد علفهای هرز در طول چرخه تولید محصول پیاز برای دستیابی به عملکرد بالا و محصول بازارپسند ضروری است. پیاز با توجه به رشد آهسته، داشتن ریشه سطحی و برگهای راست باریک، قادر به رقابت با علفهای هرز نیست. لذا در مزارع پیاز بسیاری از گونههای علفهای هرز (نازک برگ یا پهن برگ، یکساله یا چند ساله) رشد میکند. ترکیب هر جمعیت علف هرز بسیار متغیر است و به عواملی مانند نوع خاک، تناوب زراعی، نحوه کاشت و دوره رشد بستگی دارد.
روشهاي مديريت علفهاي هرز
بهترین روش کنترل علفهرز برای هر کشاورز به عوامل متعددی از جمله گونههای علف هرز موجود در مزرعه، فاصله ردیف کاشت پیاز، هزینههای کارگری، و در دسترس بودن نیروی کار بستگی دارد.
تناوب زراعي
تناوب زراعی به مدیریت علفهای هرز و همچنین کنترل بسیاری از آفات کمک میکند. کنترل علفهای هرز یک ساله و چند ساله در پیاز از طریق استفاده از علفکشهای مختلف نسبتا آسان است. با این حال، کنترل برخی از علفهای هرز پهن برگ و نازک برگ غالب و دائمی دشوار است. کنترل این قبیل از علفهای هرز ممکن است از طریق تناوب زراعی حاصل شود. علاوه بر این، با اجرای تناوب زراعی میتوان در یک مزرعه و در سالهای مختلف از انواع علفکشها استفاده کرد. به این ترتیب کشاورز میتواند با جلوگیری از افزایش علفهای هرز به حفظ کل جمعیت علف هرز در سطح پایینتر دست یابد.
وجين دستي
وجین دستی میتواند به طور موثر اغلب گونههای علفهای هرز را کنترل کند. به منظور کاهش خسارت، وجین دستی باید زمانی که محصول و علفهای هرز هر دو کوچک هستند انجام شود. حذف علفهای هرز بزرگ با سیستم ریشه گسترده ممکن است به ریشه و یا اندام هوایی محصول آسیب برساند. اگر چه وجین دستی در کنترل علفهای هرز بسیار موثر است، ولی به دلیل زمان بر بودن و نیاز به کارگر پر هزینه است.
كنترل شيميايي
برای کنترل علفهای هرز مزارع پیاز از دو نوع علفکش میتوان استفاده کرد:
- علفکش قبل از جوانه زنی: قبل از جوانهزنی، طی سه روز بعد از بذرکاری یا نشاءکاری و قبل از شروع جوانهزنی علفهای هرز، از این نوع علفکش میتوان استفاده کرد. این نوع از علفکشها تاثیری بر روی علفهای هرز جوانه زده ندارند. علفکشهای قبل ازجوانه زنی برای تاثیرگذاری، نیاز به رطوبت دارند، بنابراین اگر ظرف پنج روز بعد از مصرف بارندگی اتفاق نیفتد، باید آبیاری انجام گیرد. اغلب علفکشهای قبل ازجوانه زنی، توانایی کنترل علف های هرز را طی 60 روز پس از مصرف از دست میدهند.
- علفکش پس رویشی: هنگامی که پیاز دارای سه تا چهار برگ کاملا توسعه یافته است و علفهای هرز در کوچکترین اندازه خود هستند، باید از این نوع علفکش استفاده کرد. علفهای هرز بیش از مرحله چهار برگی ممکن است از بین نروند. پس از آغاز تشکیل سوخ نباید از این علفکش استفاده کرد. طرز استفاده انواع علفکشهای مورد استفاده برای کنترل علفهای هرز مزارع پیاز بشرح زیر میباشد.
- علفكش گل (اكسي فلورفن) Ec 24%
اکسی فلورفن علفکشی انتخابی با اثر تماسی از گروه دی فنیل اترها با دوام طولانی در خاک بوده که عمدتا از طریق برگ جذب شده و اثر میکند. مصرف 2 لیتر در هکتار به صورت پس رویشی برای کنترل طیف وسیعی از علفهای هرز پهن برگ و باریک برگ در پیاز توصیه شده است. اثر آن اکسیده کردن پروتئین و رنگدانهها در گیاه است که علائم بارز آن سفید شدن بافت برگ در محل تماس با سم میباشد. دوام علف کش گل در خاک حدود 30 روز است، که طول این مدت به شدت نور، درجه حرارت و نوع خاک بستگی دارد. برای دوام بیشتر این علفکش، نور کم و دمای پایین لازم است. برای اخذ نتیجه بهتر، اکسی فلورفن در مراحل اولیه رویش علفهای هرز مصرف میشود. میزان آب برای تهیه محلول اکسی فلورفن، 300-500 لیتر در هکتار است. رطوبت خاک برای تاثیر اکسی فلورفن لازم است. بنابراین آبیاری به موقع یا باران برای این منظور مورد نیاز خواهد بود. از اکسی فلورفن در کشت مستقیم بذر به میزان 2 لیتر در هکتار در مرحله 2-5 برگی پیاز و یا در دو نوبت هر دفعه به میزان 0/75 لیتر به فاصله 18 روز استفاده میشود. از اکسی فلورفن در کشت نشایی در یک نوبت به میزان 1/5 تا 2 لیتر در هکتار پس از انتقال نشا و در مرحله2-4 برگی علفهای هرز استفاده میشود.
- علفكش داكتال (كلرتال ديمتيل) Wp 75%
علفکش انتخابی، غیرسیستمیک از گروه بنزن دی کربوکسیلیک اسید است که از طریق ریشه و یا هیپوکوتیل جذب شده ومانع رشد جوانههای انتهایی میشود. انتقال این علفکش در گیاه محدود است و ماندگاری آن در خاک (نیمه عمر) 100 روز است. برای از بین بردن علفهای هرز پهن برگ یکساله به میزان 8 تا 12 کیلوگرم در هکتار قبل از کاشت یا بعد از کاشت و قبل از رویش علفهای هرز و اوایل رشد، 6 تا 8 برگی آنها توصیه میشود.
- علفكش توتريل (آيوكسينيل) EC 25%
آیوکسینیل علفکش انتخابی، تماسی (با کمی اثر سیستمیک)، از گروه هیدروکسی بنزو نیتریل که برای کنترل علفهای هرز پهن برگ در مزارع پیاز به صورت پس رویشی و در اوایل رشد علفهای هرز بعداز 4 برگی شدن پیاز و 2-5 برگی علف هرز به کار میرود. جذب این علفکش توسط اندامهای هوایی صورت میگیرد و انتقال آن در گیاه بسیار محدود است. علائم تاثیر آن به صورت کلروز سریع، و نکروزه شدن از حاشیه برگها، سوختگی و خشک شدن برگها قابل مشاهده است. مقدار توصیه شده این علفکش 2 تا 3 لیتر در هکتار میباشد.
- علفكش رونستار (اگزاديازون)
اگزادیازون علفکش تماسی و انتخابی که به صورت پس رویشی برای کنترل علفهای هرز پهن برگ یک ساله در پیاز استفاده میشود. همچنین این علفکش به صورت پیش رویشی برای کنترل علفهای هرز پهن برگ یکساله و گراسها نیز استفاده میشود. مقدار مصرف آن 2/5 تا 3 لیتر در هکتار بوده که بیشتر برای کنترل علف هرز دائمی پیچک نیز استفاده میشود.
اگزادیازون نباید با خاک مخلوط شود زیرا عملیات خاکورزی از اثر آن میکاهد. اثر این علفکش در اراضی مرطوب یا تازه آبیاری شده بیشتر از اراضی خشک و دارای کلوخه می باشد، لذا توصیه میشود قبل از سمپاشی با این علفکش مزارع پیاز آبیاری و بعد از گاورو شدن مزرعه سمپاشی انجام گیرد. زیرا آبیاری، بذر علفهای هرز را تحریک به جوانهزنی نموده تا در زمان مبارزه رشد آنها به حد مطلوب برسد. در واقع مصرف پیش رویشی اگزادیازون در پیاز باعث میشود گیاهچههای علفهای هرز که در زمان جوانهزنی با این ش تماس پیدا میکنند از بین بروند. در مزارعی که پیاز دچار تنش آبی باشد از سمپاشی تا قبل از آبیاری خودداری شود .
اگزادیازون به صورت پیش رویشی بعد از کاشت و قبل از سبز شدن علفهای هرز و همچنین به صورت پس رویشی از مرحله 2 تا 4 برگی علفهای هرز پهن برگ و حداکثر 6 برگی علفهای هرز باریک برگ مصرف میشود. علفهای هرز باید در حداکثر رشد رویشی و فعالیت خود باشند. تاخیر در استفاده از این علفکش باعث رشد رویشی بیش از اندازه علفهای هرز شده و اگزادیازون دیگر نمیتواند آنها را کاملا کنترل نماید. در واقع این علفکش روی علفهای هرزی که از مرحله 8 برگی گذشته و یا در مرحله گلدهی باشند غیر از نکروز و سوختگی حاشیه برگهای جوان اثر دیگری ندارد، بنابراین تاخیر در مبارزه توصیه نمیشود. چنانچه علفهای هرز ذیل از مرحله رشدی 6 برگی گذشته باشند، کاربرد علفکش اگزادیازون فقط باعث توقف رشد شده و پس از خشک شدن قسمت هوایی، علف هرز مجدداً رشد میکند. علفهای هرز عبارتند از، علف شور، سلمک، تاج خروس خوابیده، تاج خروس، تاج ریزی، توق، گلرنگ وحشی، صابونک، ترشک، کهورک، پیچک صحرایی.
- علفكش نابواس (ستوكسيديم)
ستوکسیدیم علف کشی است سیستمیک و انتخابی از گروه سیکولوهگزان دیون اکسیم که به صورت امولسیون روغنی جهت کنترل علفهای هرز کشیده برگ در مزارع پیاز به کار میرود. این علفکش از سطح برگ سریعا جذب شده و به وسیله آوند چوب و آبکش در گیاه جابجا و در بافت مریستمی تجمع مییابد. ستوکسیدیم از فعالیت آنزیم کربوکسیلاز استیل کوانزیم A جلوگیری میکند. این آنزیم در یک مرحله از سنتز اسیدهای چرب فعال است. علفکش نابواس روی گیاهان پهن برگ بی اثر است، به این علت که در این گیاهان مکان پیوندی آنزیم متفاوت بوده و قادر به مهار این آنزیم نمیباشند. در نتیجه این علفکش در نازکبرگها موجب توقف رشد جوانه و ریزوم، پژمردگی و زردی در برگ ها، جلوگیری از رشد ریشه و ساقه وخشکیدگی برگ ها میشود. این علفکش از طریق شاخ و برگ بیشتر از ریشه، جذب میشود. مقدار مصرف این علفکش 2تا 3 لیتر در هکتار و زمان کاربرد آن بعد از رویش و پس از مرحله 4 تا 5 برگی شدن علف های هرز باریک برگ میباشد. بهتر است در دمای بالای 10 درجه سلسیوس از این علفکش استفاده شود.
- علفكش فوكوس (سيکلوكسيديم)
علفکش انتخابی، سیستمیک از گروه سیکلو هگزان اکسیم میباشد2 -1/5 لیتر در هکتار علف کش فوکوس برای کنترل علفهای هرز کشیده برگ مزارع پیاز بعد از رویش و پس از مرحله 4 تا 5 برگی برای علفهای هرز یک ساله و برای علفهای هرز دائمی بعد از آن که ارتفاع آنها به 10 تا 15 سانتی متر رسید به کار میرود. این علفکش توسط اندامهای هوایی جذب و به بخشهای پائینی و بالایی گیاه منتقل میشود. مصرف آن موجب پژمردگی، زردی و خشکیدگی برگها، جلوگیری از رشد ریشه و ساقه میشود. میزان تاثیر این علفکش، در اثر خشکسالی، شرایط آب و هوایی خشک یا تنش زا کاهش مییابد. معمولا مرگ بخشهایی که در معرض سم بوده پس از 3-4 هفته کامل میشود. معمولاً زمانی که حداقل درجه حرارت شبانه روز به پائین تر از 10 درجه سلسیوس برسد، کاربرد سیکلوکسیدیم توصیه نمیشود. عملیات سمپاشی باید زمانی انجام شود که امکان وقوع بارندگی حداقل تا 2 ساعت وجود نداشته باشد. این علفکش نمیتواند، علفهای هرزی را که پس از سمپاشی سبز میشوند کنترل نماید. در زراعت پیاز میتوان با اختلاط سیکلوکسیدیم و آیوکسینیل بر علیه علفهای هرز پهن برگ و نازک برگ با یک بار سم پاشی اقدام نمود.
- علفكش گالانت سوپر (هالوكسي فوپ آرمتيل)
علفکش انتخابی و سیستمیک از گروه اریلوکسی فنوکسی پروپیونات، که برای کنترل پس از رویش علفهای هرز باریک برگ یک ساله و چند ساله در مزارع پیاز استفاده میشود. این علفکش پس از مصرف سریعا از طریق کوتیکول گیاه جذب میشود و بلافاصله از برگها به نوک ریشه و ریزوم ها انتقال مییابد. محل اصلی فعالیت این علفکش بافتهای مریستمی میباشد و تاثیر آن هنگامی که علفهای هرز جوان و در حال رشد هستند به مراتب بیشتر است. البته علفهای هرز بزرگتر معمولا با افزایش میزان غلظت سم مصرفی کنترل میشوند. ظهورعلائم تاثیر سم تدریجی بوده و زمان مهار کامل علف هرز بسته به نوع و سن آن، درجه حرارت، رطوبت نسبی هوا و خاک متفاوت است. در گونههای حساس، ظهور علایم تاثیر سم نیاز به یک دوره چند روزه دارد. طی این مدت رشد ریشه، ساقه و برگ متوقف شده و کلروز ظاهر و به مرور پخش و گیاه پژمرده شده و آثار خشکیدگی بافت به همراه تغییر رنگ به علت تولید آنتوسیانین ظاهر میشود .
برای کنترل علفهای هرز از گالانت سوپر بسته به نوع علف هرز (یکساله یا دائمی) از مرحله 3 برگی تا قبل از به ساقه رفتن علفهای هرز باریک برگ و برای علفهای هرز چند ساله وقتی که ارتفاع گیاه به 30-10 سانتیمتر رسید استفاده میشود. در زمان مصرف باید درجه حرارت هوا حداقل به مدت 24 ساعت از 8 درجه سلسیوس پایین تر نرود زیرا به شدت اثر آن را کم میکند. در زراعت پیاز هالوکسی فوپ آرمتیل را میتوان با رونستار (اگزادیازون) مخلوط کرد.