عناوین
بیماریهای پیاز شامل بیماریهای برگی و بیماریهای سوخ و ریشه می باشند که در ادامه به طور مختصر به علایم الودگی و مدیریت بیماریهای پیاز اشاره شده است
بیماریهای پیاز (بیماریهای برگی)
بلایت برگی بوترایتیس پیاز
يكي از بيماريهاي معمول در كشت پياز مي باشد كه در اثر قارچ Squamosa Botrytis ايجاد ميشود.
علائم بيماري
اولين علائم بلايت برگي لكههاي سفيد مايل به خاكستري و بيضي شكل در حدود 1 تا 3 ميليمتر است كه روي برگها ظاهر ميشوند. اين لكهها اغلب داراي هالهي سفيد مايل به نقرهاي رنگ با حاشيههاي غيريكنواخت و نامنظم هستند. مرکز بسیاری از لکهها به شكل فرورفته و به رنگ زرد كهربايي درميآید و وقتی لکهها زیاد شوند نوک برگها شروع به شروع به خشك شدن كرده و سرانجام كل برگ را در بر ميگيرد. مزارع شديدا آلوده پياز حالت بلايت زدگي پيدا ميكنند و برگها خشك ميشوند و ميريزند. با مرگ قبل از موقع برگها سوخها كوچك شده و محصول كاهش مييابد.
مديريت بيماري
1- بازديد منظم مزرعه براي رديابي علائم بيماري و اعمال اقدامات كنترلي مهم ميباشد.
2- سمپاشي با قارچكشهاي معمولي مانند ايپروديون-كاربندازيم (روورال تي اس 2 در هزار) وقتي پياز حداقل پنج برگي و علائم اوليه (يك لكه در هر برگ) ظاهر شد.
3- رعايت فاصله بين گياهان (كاشت تكخطي) به منظور تهويه مناسب و برنامه آبياري صحيح كه منجر به خيس ماندن طولاني مدت برگها نشود م يتوانند در كنترل بيماري موثر باشند.
4- جمعآوري پيازهاي آلوده از مزرعه و از بين بردن پيازهاي خودرو.
5- انجام تناوب زراعي.
سفیدک کرکی پیاز
سفيدك كركي (دروغي يا داخلي)گسترش جهاني دارد و هر جا كه در طول فصل رويش هوا خنك و شرايط مرطوب باشد، شيوع مييابد. قارچ Peronosporadestuctor عامل اين بيماري است و به پياز و پيازچه و تا حدي سير خسارت وارد ميكند.
علائم بيماري
عامل بيماري سفيدك داخلي پياز ممكن است باعث آلودگي موضعي روي برگها گردد و يا به صورت سيستماتيك يا عمومي تمام گياه را آلوده كند. در حالت اول معمولاً لكههاي فرورفته، بيضي شكل و به رنگ سبز پريده روي برگها و ساقههاي گلدار تشكيل ميگردد. نوارهاي زرد سبز به طور متناوب روي برگها ظاهر ميشود و سرانجام برگها به رنگ سبز پريده و زرد در ميآيند. حمله بيماري معمولاً در مرحلهاي كه برگها به اندازه 15 سانتيمتر و يا بيشتر رشد كردهاند، از برگهاي خارجي آغاز و به تدريج به برگهاي جوان و داخلي پيشرفت ميكند. اين برگها در مرحله حمله، پژمرده و خم شده و در نتيجه قسمت فوقاني آن زرد و خشك شده و ميافتد. در صورت وجود شرايط مرطوب و مناسب، اندامهاي زايشي قارچ عامل بيماري، كه در واقع شامل كنيدي و كنيديفور است، به صورت لايه نمدي خاكستري مايل به بنفش در قسمتي از برگهاي پياز ظاهر ميشود. روي ساقهها لكهها گرد يا بيضي هستند و اغلب يك طرف ساقه را تحت تأثير قرار ميدهند. با ضعيف شدن ساقه آلوده، سنگيني چتر بذر، آن را از ناحيهاي كه آلوده شده است ميشكند و در نتيجه بذر چروكيده ميشود.
نشانههاي بيماري روي ساقههاي بذري و گلدهنده نيز مانند علائمي است كه روي برگها ايجاد ميگردد. با اين تفاوت كه زخمهاي حاصله روي ساقههاي بذري اغلب منظم و بزرگ بوده و در مجموع رنگ بنفش واضحي به خود ميگيرد. وقتي ساقههاي پهن در بوتههاي بذري مبتلا ميشود، از رشد آنها جلوگيري به عمل آمده و بذر تشكيل شده روي اين گونه پايهها، از نظر وزني سبك و از نظر جوانهزدن ضعيف و يا عقيم هستند. به هم پيوستن لكهها در يك طرف ساقه باعث ميشود كه ساقه در آن قسمت ضعيف و خشك شده و بر اثر سنگيني گرز حاوي بذر و يا وزش باد بشكند. تشكيل بذر در اين بوتهها انجام نميگيرد و يا به مرحله تكميل و تكامل نميرسد.
مديريت بيماري
1- انتخاب بذور و سوخهاي سالم براي كاشت و ضدعفوني آنها. بذور مشكوك به آلودگي را ميتوان به مدت 25 دقيقه در آب گرم 50 درجه سانتيگراد قرار داد.
2- تناوب زراعي، جمعآوري و سوزاندن بقاياي گياهي آلوده بعد از كاشت
3- زهكشي هوايي و زميني (كاشت رديفهاي پياز در جهت باد و كشت به صورت جوي و پشته) و استفاده از واريتههاي مقاوم پياز براي جلوگيري از شيوع اين بيماري اهميت دارد.
4- كشت پياز بايد در زمينهاي قليايي كه عمل تهويه در آنها به خوبي انجام ميگيرد، به عمل آيد. بنابراين زمينهاي محصور و داراي بادشكن و همچنين زمينهايي كه در مجاورت زراعتهاي بلندي همچون ذرت و غيره قرار دارند، اصولاً براي كاشت پياز مناسب نيستند و به علاوه از انتخاب زمينهاي مرطوب كه ميزان شبنم در آنها قابل ملاحظه است و نيز ايجاد مزارع محصور پياز بايد خودداري كرد. كاشت در جهت وزش بادهاي غالب نبز ميتواند موثر باشد.
5- از استفاده بيش از حد كودهاي ازته بايستي اجتناب نمود.
6- براي مبارزه شيميايي عليه اين بيماري به طوركلي ريدوميل، اكويشن پرو و قارچكشهاي مسي موثر هستند. تركيب مانب (1/5 در هزار) و یا مانکوزب (1/5 در هزار) با كلروتالونيل (داکونیل، 2-1/5 در هزار) سفیدک داخلی و همچنين بلايت برگي ناشي از بوترايتيس را در پياز همزمان كنترل م يكنن د.س موم اكسيكلرورمس (2 در هزار)، رانمن (سيازوفاميد 0/5-0/4 در هزار) و اینفینیتو (فلوپيكوليد-پروپاموكارب، 1/5 لیتر در هکتار) نيز ميتوانند اين بيماري را كنترل كنند
لكه ارغوانی و بلايت برگی استمفليومی
یکی از بیماریهای پیاز بيماري لكه ارغواني است که به وسيلهي قارچ Alternariaporri و بيماري بلايت برگي استمفليومي توسط قارچ Stemphyliumvesicarium ايجاد ميشوند و به خصوص روي گياهاني كه ضعيف شدهاند، مشاهده ميشوند. بلايت برگي استمفيليومي از شايعترين بيماريهاي برگي در پياز است و در بسياري از مزارع در جنوب ايران مشاهده ميشود.
علائم بيماري
اين بيماريها اغلب با شكلگيري لكههاي آبسوخته كوچك ( 2 تا 3 ميليمتر) و فرورفته با مركز روشن روي برگهاي پيرتر شروع ميشوند. لكهها رفته رفته بزرگتر و به رنگ ارغواني تا قهوهاي درميآيند. در شرايط مطلوب، لكهها زخمهاي بيضي شكل به صورت دواير متحدالمركز ايجاد ميكنند.
مديريت بيماري
1- استفاده از بذر عاري از بيمارگر
2- رعايت فاصله صحيح گياهان و حذف منظم علفهاي هرز و گياهان خودرو
3- جمعآوري بقاياي گياهي و انجام بهداشت زراعي
4- انجام تناوب سه ساله
5- كاهش مدت زمان خيسي برگ و انجام تهويه مناسب
6- پرهيز از مصرف زياد كود ازته
7- برداشت محصول در هواي خشك و دوري از ايجاد زخم در گردن پياز
8- كنترل تريپس پياز، زيرا تريپس گياه را ضعيف ميكند و در نتيجه ميزبان به بيماري حساستر ميشود.
بیماریهای سوخ و ریشه پیاز
ریشه صورتی پیاز
ريشه صورتي يا ريشه سرخي يكي از بيماريهاي قارچي رايج در پياز در بيشتر مناطق كشت اين محصول در جهان است كه در اثر قارچ Phomaterrestris ايجاد ميشود. اين بيماري باعث پوسيدگي ريشه پياز شده ولي باعث پوسيدگي سوخ نميشود.
علائم بيماري
گياه پياز آلوده كمتر دچار بوتهميري ميشود و رشد آن با شدت بيماري كاهش مييابد. معمولاً در گياه جذب مواد مختل شده و علائم كمبود مواد غذايي و كمآبي از خود نشان ميدهد. برگها از سمت راس زرد شده و اين زردي به تدريج به پايين برگ نيز توسعه پيدا ميكند و برگها نهايتا قهوهاي رنگ و از بين ميروند همچنين تعداد برگ و اندازه آنها و نيز قطر سوخ پياز كاهش يافته و گياه زودتر تشكيل سوخ ميدهد. سوخها چروكيده و كوچكتر از سوخهاي معمول بوده، لذا بازارپسندي آنها كم ميشود. ريشههاي گياه آلوده در آغاز به رنگ صورتي كمرنگ بوده كه با گذشت زمان و پيشرفت آلودگي به رنگ قرمز و در نهايت بنفش تيره تبديل ميشود گياه پياز آلوده مرتب ريشهزايي ميكند كه آنها نيز متعاقباً آلوده ميشوند.
كنترل بيماري
1- انجام تناوب زراعي و پرهيز از كشت مداوم. كشت بعد از غلات نيز ميتواند بيماري را تشديد كند.
2- رعايت بهداشت مزرعه و كنترل ساير آفات و بيماريها
3- پرهيز از كشت سوخهاي آلوده جهت بذرگيري
4- آفتابدهي خاك
5- آبياري مناسب و كوددهي صحيح
6- بهترين راه استفاده از ارقام و واريتههاي مقاوم است كه ظرفيت توليد ريشه بيشتري دارند و كمتر تحت تأثير بيماري قرار ميگيرند.
7- مبارزه شيميايي چندان موثر نيست و بايد در كنار اقدامات زراعي صحيح باشد
پوسیدگی سفید ریشه پیاز
پوسيدگي سفيد در اثر قارچ خاكزي Sclerotiumcepivorum يكي از بيماريهاي مخرب در پياز است كه از مزرعه شروع شده و ميتواند به انبار نيز گسترش پيدا كند. با وجود اين، بيماري بيشتر در مزرعه خسارت وارد كرده و به ندرت در انبار خسارت ميرساند. به علت اين كه قارچ عامل بيماري سبب پوسيدگي پياز شده و پوشش سفيد رنگي از ميسليوم قارچ روي بافتهاي پياز را ميپوشاند، بيماري را پوسيدگي سفيد نامگذاري كردهاند.
علائم بيماري
در خاكهاي با آلودگي بالا به قارچ عامل پوسيدگي سفيد، ممكن است گياهان در سطح وسيع از بين بروند، ولي در نواحي با آلودگي كمتر مرگ گياهان در دستههاي كوچك اتفاق ميافتد. علائم بيماري شامل زردي و خشكيدگي نوك برگها و از بين رفتن برگهاي آلوده ميباشد. علائم ابتدا در برگهاي بيروني و پير و سپس در برگهاي داخلي مشاهده ميشوند. اين علائم ميتوانند با ديگر انواع خسارتها اشتباه گرفته شوند. ريشههاي چنين گياهاني معمولا پوسيده شده و به آساني از خاك بيرون كشيده ميشوند. يك پوشش سفيد از ميسليوم قارچ در اطراف قاعده پياز رشد كرد وسپس ميسليوم به رنگ خاكستري متمايل به سفيد درآمده، روي آن اندام سياهرنگ گرد تا بيضی شكل به نام سختينه كه به اندازه ی ته سنجاق به وجود ميآيد. اين سختينهها كوچكتر از سختينههاي قارچ بوترايتيس هستند.
مديريت بيماري
1- تناوب طولاني در حدود 8 تا 10 سال و انهدام پياز و ترههاي وحشي
2- زهكشي خاك
3- استفاده از پياز سالم براي كشت
4- اجتناب از آبياري به وسيله آبهاي آلوده
5- سختينهها حتي بعد از خوردن بقاياي آلوده توسط گوسفندان و بز ميتوانند زنده بمانند. بنابراين كود اين حيوانات را نبايد در مزرعهاي كه براي پياز اختصاص داده شده استفاده نمود.
6- برخي از ارقام نسبت به پوسيدگي سفيد مقاوم هستند
پوسیدگی فوزاریومی ریشه پیاز
از جمله بيماريهاي مهم قارچي پياز در ايران و ساير مناطق كشت پياز در دنيا بيماري پوسيدگي فوزاريومي طبق ميباشد كه عامل آن بيمارگر خاكزي Fusariumoxysporum f. sp. Cepa بوده و در مزرعه و انبار به محصول خسارت وارد ميكند. اين بيماري اولين بار در ايران توسط اسدي و ايزديار از مناطق پيازكاري تبريز گزارش گرديده و عامل آن Fusariumsolani معرفي شد. بهروزين و اسدي عوامل بيماريزايي پوسيدگي ريشه و طبق فوزاريومي و پراكنش آنرا در استان آذربايجان شرقي مورد شناسايي قرار داده و علاوه بر گونه ،F .solani دو گونه ديگر F. acuminatum و F. oxysporum را به عنوان عامل اين بيماري تشخيص دادند كه منجر به كاهش عملكرد حدوداً 23 درصدي اين محصول در مزرعه و انبار شده بود.
علائم بيماري
علايم اوليه ناشي از بيماري پوسيدگي طبق فوزاريومي عمدتاً روي نوك انتهايي برگها ظاهر ميشود و به طرف پايين برگها پيشروي ميكند كه به صورت زردي بوده و در مرحله رسيدگي، بوته پياز شروع به پژمردگي ميكند. پس از پيشرفت علايم در قسمتهاي هوايي گياه، ريشههاي سوخ پوسيده و قهوهاي شده و معمولاً در انبارپوشش سفيدرنگي از ميسليوم قارچ روي آنها ايجاد ميشود. پيازهاي آلوده نرم بوده و به هنگام ايجاد برش در ناحيه طبق، پوسيدگي نيمه آبكي در اين قسمتها ظاهر ميشود. پوسيدگي به تدريج توسعه پيدا كرده به طوريكه معمولاً آلودگي ثانويه باكتريايي نيز ايجاد ميشود. در انبار علائم بيماري در دماي 15-8 درجه سانتيگراد كاهش مييابد.
مديريت بيماري
1- رعايت صحيح تناوب زراعي
2- جلوگيري از صدمات مكانيكي در هنگام برداشت و حمل و نقل
3- كنترل حشرات به منظور جلوگيري از ايجاد زخم
4- جلوگيري از مصرف زياد كود ازته
5- دقت در هنگام برداشت و انبار كردن (نگهداري در صفر درجه يا رطوبت 60-70 درصد).
6- مبارزه بيولوژيكي با باكتري Burkholderiacpacia
پوسیدگی بوترایتیسی سوخ و گردن پیاز
اين بيماري از مزرعه شروع شده و در طي انبارداري تشديد ميشود. در سالهايي كه بهار خنك و مرطوب باشد، بيماري پوسيدگي سوخ و گردن پياز بيشتر مشاهده ميشود. عامل بيماري قارچ Botrytisallii ميباشد.
علائم بيماري
اولين علائم شامل آبكيشدن و نرم شدن فلسهاي آلوده اطراف گردن پياز است. بافتهاي پوسيده فرو رفته شده و به رنگ خاكستري مايل به قهوهاي در ميآيد. معمولاً بيماري از ايجاد زخمهايي فرورفته در يك سمت گياه و يا نزديك به انتهاي پياز شروع شده و در اين زمان ميسليومهاي خاكستري كه در محل زخمها رشد كرده، قابل مشاهده بوده و با گسترش آن، زخمها توسط يك قسمت قهوهاي تغييررنگ يافته و در 3-2 فلس بيروني احاطه ميشود. در اين مرحله اسكلروتهاي قارچ روي فلسها ايجاد شده كه در اوايل سفيد رنگ بوده و با گذشت زمان سياه رنگ ميشوند.
مديريت بيماري
كنترل پوسيدگي گردن بستگي به شرايط مناسب در طي بلوغ قسمتهاي هوايي و شرايط مناسب كيورينگ (التيامدهي) بافت گردن بعد از برداشت دارد. در بعضي موارد براي بسته شدن گردن پياز، احتياج به كيورينگ مصنوعي بوده تا قبل از انبارداري گردن كاملاً خشك و بسته شود.
پوسیدگی خاکستری پیاز
اين بيماري در سراسر جهان گسترش دارد و در سال 1876 در آلمان شناسايي شد. در ايران اين بيماري اولين بار در سال 1345 توسط شريف و ارشاد گزارش گرديد. عامل بيماري قارچ Botrytis allii ميباشد و خسارت آن روي پيازهاي سفيد بيشتر است. در ايران مهمترين عامل پوسيدگي پياز B. Allii ميباشد. اين قارچ به عنوان بيمارگر برگي زياد مطرح نيست، اما گاهي به برگهاي زخمي حمله كرده و موجب توليد لكههاي ريز ميشود كه بسيار كم اين وضع اتفاق ميافتد. اگر چه بيماري هميشه از مزرعه سرچشمه ميگيرد ولي علائم خسارت آن در مزرعه كمتر ديده ميشود.
علائم بيماري
علائم بيماري خيلي زود پس از برداشت محصول و انبار كردن بروز مينمايد. پوسيدگي از ناحيه گردن پياز ويا از محلهاي زخم شده ديگري شروع شده و به طرف پايين پيشرفت ميكند. پياز ابتدا نرم ميشود و در قسمتهاي سطحي لكههاي گودي به وجود آمده و پس از فساد بافت، پوشش قارچي خاكستري رنگي كه در واقع اسپورها هستند روي آن تشكيل ميگردد پوسيدگي در تحت شرايط مرطوب ممكن است از فلسهاي داخلي پياز شروع شود و روي پيازهاي آلوده كنيديهاي قارچ به صورت پوشش خاكستري تشكيل شوند. اين قارچ علاوه بر كنيدي توليد اسكلروت به قطر 2 تا 4 ميليمتر در بخش آلوده مينمايد. پياز آلوده چندي بعد به صورت مجموعه فلسهاي خشك و خاكستري و سبك در ميآيد و درون آن اسكلروت يا سختينه تشكيل ميشود. اسكلروتها ابتدا سفيد هستند و سپس به رنگ سياه در ميآيند. پيازهاي آلوده چروكيده، خشك و غير قابل استفاده ميشوند.
كنترل بيماري
1- خودداري از آبياري مزرعه حداقل سه هفته قبل از برداشت.
2- جلوگيري از وارد نمودن زخم به پياز در موقع برداشت.
3- برداشت پياز پس از رسيدن كامل برگها. پياز در هنگام برداشت بايد كاملا رسيده باشد يعني 25 تا 50 درصد ساقهها شروع به زرد شدن كرده باشند.
4- برداشت پياز با برگ و حذف برگها پس از خروج از خاك. پيازها را بايد با ساقه سبز از زمين بيرون آورد. قبل از برداشت ساقهها نبايد شكسته يا بريده يا چرانده شوند.
5- آفتاب دادن و خشك كردن پيازها پس از برداشت.
6- نگهداري پيازها در انبارهاي خشك به همراه تهويه مناسب.
7- استفاده از ارقام مقاوم مثل پيازهاي رنگي. پيازهاي سفيد رنگ حساس بوده و پيازهاي قرمز و زرد رنگ تا حدودي مقاوم ميباشند.
8- ضد عفوني بذر با استفاده از سمومي مانند تیوفانات متیل (توپسين)